البته که این برداشت شخصیه
اینجوری بگم که ما نسبت به یک نفر گاهی حس بد داریم گاهی حس خوب داریم و یه برداشت کلی از شخصیت اون فرد داریم و به نسبت اون برداشتمون رفتار میکنیم باهاش، مثلا میدونیم که میتونه کمکمون کنه در اینده ولی در عین حال بهتره زیاد باهاش صمیمی نشیم و رابطه معمولی داشته باشیم.
خب حالا با یه نفر میشینیم غیبت میکنیم و از همون طرف مدام حرف میزنیم و اون طرف غیبت خوبی هاشو که نمیگه بلکه همه بدی های اون طرفو میگه و حتی بزرگ نمایی میکنه و حتی چیزایی که نیست رو هم بهش میچسبونه و اینا باعث میشه ما مدام از اون طرف متنفرتر بشیم دیگه خوبی براش نمیبینیم و همش میشه بدی و حس بد و ازش دور و دورتر میشیم ( مقایسه با نگاهمون بهش در پاراگراف اول) و همینجوری روزها میگذره تا اینکه یروز میبینیم این که غیبت میکرد با همون طرف رفته دوست شده! اونجاست که ما شوکه میشیم میبینیم چه رودستی خوردیم چقدر اعصابمون و چقدر روابطمون تحت تاثیر قرار گرفت و نابود شد در حالی که این رفته با طرف دوست شده!
نتیجه گیری من اینه واقعا غیبت کردن جزو بدترین کارهاست و میتونه علاوه بر گناهش اعصاب و روان و روابط ادم رو نابود کنه، پس بهترین کار همونه که ما خودمون یه برداشت داشته باشیم و نسبت به همون رفتار کنیم و تمام.