چند وقت پیش که تو بیمارستان بودم یه خانومی اونجا بود شوهرش با تیغ دستا و گردنشو بریده بود و میخواسته بکشتش که همسایه ها با قمه اومدن نجاتش دادن.
اصن با چیزایی که میگفت خیلی حالم بد شد واقعا همچین مردای کثیفی وجود داره؟
من تازه نامزد کردم اصلا میترسم ازدواج کنم😁
میگفت شوهرم همیشه شکنجم میکنه و لذت میبره از درد کشیدنم (مثل ادمای سادیسمی)
میگفت حتی موقع رابطه هم همش درد میکشم و خیلی خشنه.
حس میکردم یه مقدار داره دروغ میگه واقعا نمیتونم باور کنم همچین مردای کثیفی وجود داشته باشه تا اینکه دیدم اتاقش ایزولهس و روبهروی پرستاری و درش رو پرستارا قفل میکنن که یه وقت شوهرش نیاد بلایی سرش بیاره