پدرم کار نمیکنه خواهر بزرگم شده سرپرست خانوار
چهارتا خواهر دیگه دارم و خودم بچه چهارمم
همیشه به خواهر کوچیکم بیشتر توجه کردن ولی به من نه چون مستقلم و یجوریه حالتم که انگار بهترین شرایط و خوشبختی رو دارم حرصشون میگیره و البته پولم ازم میگیرن
فکر میکردم ازدواج میکنم میرم راحت میشم ولی الان خواهرم که بزرگتر از منه و مجرده میگه حق نداری تا من ازدواج نکردم بری از بابامم زبونی تایید گرفته که تا اون نرفته ما هم بمونیم
آقا مگه از اول زندگی چقد به من بها دادین که حالا قانون میذارین؟!
خیلی ناراحتم وقتی این اتفاقات افتاده، چیکار کنم به نظرتون بچهها؟