تصور کنید ما یه روز داریم یه شب
اگه برای مثال یکیشو مصلا شب و حذف کنیم چی میشه
۲۴ ساعته میخوام توی روز بمونیم و فردایی نمیشه یا ما به جلو نمیریم فقط دارم میخوریم دراز میکشیم دوباره چشامونو باز میکنیم
در اصل ما اگه اسمونمون رنگ عوض نکنه وارد روز بعدی نمیشیم در حالیم همش پس آینده ای نیست ما به جلو نمیریم ما کلا متوقفیم و در حال زندگی میکنیم فقط آسمون رنگ عوض میکنه و ما خیال میکنیم داریم به جلو میریم ما همیشه تو حالیم همش با ذهنمون داریم بازی میکنیم که آینده ای هست درکش کمی سخته چند بار بخونید تصور کنید حرفامو
اینجاس که میگه ما توی ماتریکس گیر کردیم و تکون نمیخوریم🌱