دخترم سه سالشه سال اول تولدش با مادر شوهرم اینا زندگی میکردم اونجا گرفتیم خواهر شوهرام اینا بودن پارسال خونه خودمون مادرخودم اومد خونمون شوهرم هم رف یه کیک گرف اومد همش هم اخم کرده بود مادرم میگف آنقدر شوهرت اخمو بود کوفتمون شد امسال میخواد ببره خونه مامانش بگیره چيکار کنم من آر شوهرم خجالت میکشم حداقل یه کیک هم بگیره خونه مامانم چجوری بگم
من یه خانم شاد و سرحالم که تمام قد پای زندگیم ایستادم.🤗🤗🤗 یه آدم قوی که داره روی زندگی رو کم میکنه! 😊😊😊من بدون وجود پارتی، شانس و هرچیز دیگه ای به خواسته هام رسیدم. با وجود دو چیز✌ اول لطف خدا دوم همت و تلاش خودم. بابت این موضوع به خودم افتخار میکنم💪💪💪 یه رفیق واسه عشق زندگیمم❤❤❤❤❤ من یک تکیه گاهم، خیالت تخت عشقم، من پشتتم😘😘 روزای خوب رو ساختم بازم میسازم😄
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
اشکال نداره عزیز من، با این چیزها زندگی رو برای خودتون تلخ نکنید، به دلش راه بیایید ، اگر پس انداز دارید که باید داشته باشید البته، یک کیک هم خودتون بگیرید ببرید منزل پدرتون. این مسائل ارزش بحث و دلخوری نداره.
زمانی رو که در این وب سایت صرف تعاملات اجتماعی می کنم، زکات دانش و تجربه ای هست که در طول سال ها جمع آوری کردم و امیدوارم برای دیگران مفید باشه. امیدوار هستم و توکلم به خداوند هست که صحبت نسنجیده ای نکنم که باعث آزرده شدن کسی بشه و اگر خدای نکرده چنین حرفی زدم، بدونید که هدفمند و آگاهانه نبوده و من رو به بزرگواری خودتون ببخشید. لطفا اگر کامنت من برای شما مفید هست، برای ظهور حضرت صاحب الامر (عج)، شادی روح مادرم و مشکل بزرگی که در محل کارم دارم یک صلوات مرحمت بفرمایید.
من تولد بچه هام رو فقط خودم و همسرم و بچه هام هستیم شام میریم بیرون شهربازی کودک و یه کیک میخریم برمیگردیم خونه و دو تا عکس میگیریم و میخوریم و برای مادر خودم و مادرشوهرمم تو ظرف میذارم براشون میفرستیم