نمیدونم چمه حس میکنم رلم با یکیه. حتی بهش هم گفتم و به جان مادرش قسم قرآن میخورد خیانت نمیکنه با کسی نیست
ولی حس لعنتی من ول کنم نیست امروز رفته بودیم بیرون یهو گوشیش برداشت رمزشو باز کرد تو صفحه چت بود ولی درست ندیدم بعد اومد بیرون. همین دو ساعت پیش چت میکردیم بهش گفتم برم کارامو انجام بدم اونم گفت اوکی منم به کارام برسم و سر کار و اینا بعد ساعت ۹ شب میام حرف بزنیم
ولی همین نیم ساعت پیش آخرین بازدیدش بود