تو تاپیک هام گفته بودم شوهرم میگفت حتمن طلاق و دیگه کم کم داشتم از زندگی متاهلی خداحافظی میکردم.
ایراد بخوام بگم از شوهرم که یکی دوتا نیست ولی زندگیم و شوهرم و با همه عیبش دوست دارم ازیک طرف کسی تو خانوادم پشتم نیست این آخریا دیگه داشتن جوابم میکردن که یه جای پیدا کنم برم. آبجیم بهم گفت به خاطر تو عیدمون خراب شد تفریح نتونستیم بریم. از یه طرف شوهرم زیاد نمیشه روش حساب کنی هر آنی ممکنه بگه جداشیم