۱۹ سالمه نزدیک به ۵ ماه هست که عروسی کردیم
مادرشوهرم خودش شب عروسیش باردار شده و تو خانواده شوهرم همه اول زندگی همون اول کار خودشونو میکنن فرداش یه ماه دیگ خبرش میاد که فلانی بارداره
ظرف هر چند سالش که میخواد باشه باید بچرو اول زندگی بیاره
منم اینطور آدمی نیستم با همسرم حرف زدم یه چند وقت بگذره چون میگم بچه که بیاد تا آخر عمرم هست پس یکم آدم از ۲ تاییش لذت ببره
۱۹ سالته
اصلاً به فکر بچه نباش
من بعد شیش بچه خواستم اقدام کردیم
مت۳ماهه عروسی کردیم همش میپرسن بچه ندارین🤣🤣🤣😂منم میگم بابامگه اورژانسیه
به نظرم این تفکرات قدیمیه
این نظر خودمه شایدم اشتباه باشه
خلاصه فردای عروسی مادرشوهرم گفت کاری کردین 😶 از خجالت آب شدم
گفتم ن گفت دست ب کار بشبن دیگ
از اون روز هر هفته میپرسه خبری هست؟
منم با خنده میگم ن
شما برنامه خودت داشته باش...بیخیال هر کس هر چی میخواد بگه
نذار ازهمین اول دخالت کنه به مادرشوهر چه ربطی داره
یه دفعه نشست باهام جدی صحبت کرد بچه بیار ستون زندگیته ریشته کسی نمیتونه بیرونت بندازه باهات بد حرف بزنه
داشت نصبحتم میکرد خداپدرمادرشو بیامرزه میگم
محل نذار و کار خودت رو بکن حداقل بذار سه سال از ازدواجت بگزره چون سنت هم کمه وقت داری
🤫🤫🤫🤫
ببین ب حرف کسی گوش نده هرکسی تو زندگیش ی اهدافی داره هرکسی برای خودش عقل داره یکی بچه میخاد یکی فعلا نمیخاد سنت ک زیاد نیس تازه اول جوانیته منم همسنتم ولی ببین هروقت خودت و شوهرت خاستین بچه بیار مادرشوهر و مادر و پدر و اینا برا دل خودشون میگن مگه اینا بعدا میان کمکت ؟نه پس اول زندگیتو بکن هروقت خاستی بچه بیار
منم اول خیلیی بچه دوس داشتم اما وقتی باردار شدم حقیقتا دیدم ن من ن شوهرم شعور بچه دار شدن نداریم نمیتونیم از پسش بر بیایم خودش سفط شد حالام گفتیم تا ۲سال بچه نیاریم زندگی کنیم جوونی فقط یباره
