خواب دیدم قشنگ سه تا جن تو خونمون بود به یکیش میگم خودتو نشون بده میگم میترسی میگم نه نمیترسم خودشو نشون میده صورتش خیلی دراز بود موهاش چتری بود بعد بهش میگم خیلی هم ترسناک نیستی و باهاشون دوست میشم
ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘
روله ی کوردم.🕊🌞 ما دخترهای غمگینی بودیم که ارزوی یک روز بدون حجاب بیرون رفتن را داشتیم،. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی خودمان را گول میزدیم .و خاطرات دزدکی مدرسه٫سختگیری های پی در پی مدیر بخاطر برداستن ابرو .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه سرمان نباشد. ابروی پدر را که دستش خونی است ببریم یا چشم سفید باشیم. ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل عروسک خیمه شب بازی. بازی کنیم و دیگر چیزی را حس نکنیم. و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که داس دارد…
نه بابا من نمیدونم تو شاهرود اسم یکی از کوچها بود من داشتم رد میشدم دیدم دو نفر دارندنگاه میکنن میخندن پرسیدم گفتن اسم کوچه رو ببین گفتم دیونه! مگه چیه سیدیک به من هم نگفتن