پر از حس متناقضم، حالم خیلی بده، میترسم که خواهرم اذیت شه تو زندگی یا آدمایی که نشون میدن نباشن... الان همه فکر میکنن شوهر من خیلی صبور و مهربونه در صورتی که پاچه پاره تر از خودش خودشه... نگران مراسماتش هستم که خوب پیش نره یا باب میلش نباشه و... انقد فکر کردم مغزم منفجر شد... خانواده خوبی ندارم میترسم از چاله بیفته تو چاه😞
برای خوشبختیش دعا کنین
عزیزم بسپار بخدا براش سوره توحید و خوندم
الهییی چقد خواهر خوبی توووووو
شوهرت احیانا داماد ما نیس
عزیزم 🥲
ایشالا خوشبختی همه جوونا ❤️
چقد منفی فک میکنی
مثبت فک کن تا اتفاقای خوب بیفته
برن مشاوره ازدواج
مشاوره خیلی کمک میکنه حداقل قدمتو محکم تر برمیداری
چقد خاهر خوبه خداروشکر دخترام خاهر دارن
خیلی با سیاسته
خودش و خانواده دوست و با ادب نشون میده اما ی بار خواهرم دلش پر بود نیگف ی بار ی بحث کوچیک پیش اومد ب من گف ناراحتی برو خونا بابات و بیچاره خواهرم ک اون موقع حامله بوده تو راهرو خونه خوابیده
خواهر من خیلی توداره اصن چیزی نمیگه ما پشمامون ریخته بود اصن باور نمکردیم
رمز پدر و مادرت چیه که تو انقدر بفکر خواهری؟ حسود نیستی
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
23 ثانیه پیش
25 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
