خانوما شوهر من مدتیع بدترین رفتارها رو با من داشته
اصلنم نمیگفت چمع امروز بهم گفت میخوام دیگه
از هم جدا شیم هر چند من خودمم به طلاق فکر میکردم
ولی وقتی اون گفت حالم بد شد دلم نمیخواست اونم
همچین خیالی داشته باشه
آخرش گفتم آخه دردت چیه چه مرضی داری
دیدم گفت یکی بخاطر اینکه تو فاتحه بابام کت شلوار پوشیدی
یکی هم بعداز هفتم برگشتیم خونه دیدم تو شلوارک پات کردی و حرمت بابامو نگه نداشتی اصلن حالم از دلایل طلاق بهم میخوره آخه مگه میشع آدم زنذگیشو بخاطر همچین چیزی خراب کنه خوب مگه بجز اون کسی دیگه هم بوده خب فقط خودش بود و من