الان من زیر بار حرف هاو کارهای مامانش دارم میشکنم نمیتونم تحمل کنم من ادمیم که تحملم خیلی کمه اذیت بشم عشق و عاشقی رو میذارم زیر پام از این مسئله خیلی میترسم
میترسم این چیزها باعث بشه ازش سرد بشم همونطوری که دارم میشم با اینکه اون هیچ تقصیری نداره :)
خوب با مادرش قطع ارتباط کن دلیل خاصی هم نداره که حتما تحملش کنی
چون منم شخصیت بخشنده ای ندارم و کسی اذیتم کنه صددرصد دهنشو سرویس میکنم هنوز ازدواج نکردم
فاصله بگیر ازشون
تحمل کردم و سعی کردم با سیاست و صبر قضایا رو حل کنم
پیشرفت و قله مال آدم های قدرتمنده ، زندگی مشترک یعنی در اخلاق و مادیات و همه‌چیز هزاران مشکل داریم ولی باهم رفع میکنیم و میریم بالا
کمتر برو . احترام نگه دار. با همسرت برو و برگرد زیاد نمون.بیشتر وقتا سکوت کن از تنش و بحث دور باش. ب مرور زمان درست میشه
ببین یه نصیحت بکنم . از دنیای شیشه ای که واسه خودت ساختی فاصله بگیر . چون هر کسی میتونه با یک حرف بشکونت و حالتو خراب کنه.محکم باش و به حرف اطرافیان اهمیت نده ، سکوت کن و راه درست و پیش بگیر ، اونوقت کم کم لذت دنیا رو میبری
اووووووووه انقدر چیزا پیش میاد،باید تحمل کرد،من خودم تویه خانواده ای بزرگ شدم که تاحالا نگفتن بالای چشمت ابروعه اما وقتی متاهل شدم خیلی حرفا،تیکه ها شنیدم،اوایلش سخت بود اما چه میشه کرد،من گاها جواب میدم اما بعضی وقتام میگم طرف بی ادبه من چ کنم،مشکلات زیاده کلا تو زندگی چه متاهل باشی چ مجرد مشکل در هر صورت هست پس سعی کن سخت نگیری
منم آدم صبوری نیستم اولش با داد و دعوا می گذرونم آروم که شدم منطقم کار میفته و درستش می کنم.
اگر امکانش هست دور شو ازش
