من یه مشکلی دارم که حل نمیشه
سال ها باهاش جنگیدم
گاهی سپردم به خدا . گاهی رها کردم
الان چند وقته دوباره مشکلم زیاد شده باورتون نمیشه هر نیم ساعت یه بار گریه میکنم
امشب دیگه حس کردم سر شدم. گفتم مهم نیست دیگه
نهایتش اینه که می میرم
دیگه نمیخوام غصه ی چیزی رو بخورم. هرچند میدونم نمیشه و همینا رو هم با بغض نوشتم