من که نذاشتن به عشقم برسم و زوری دادنم به یکی دیگه از اون طلاق گرفتم اما تا حالا نتونستم جایگزین برا عشقم پیدا کنم و بتونم اونو فراموش کنم
به زور منو بردن سر سفره عقد با پسرعموم...عشقم شب عقدم خودکشی کرد دنیام سیاه و تار شد تو تيمارستان بستری شدم و طلاقم داد و الان زن و بچه داره و من موندم و یه سنگ قبر سرد که همه آرزوم توش خوابیده..😔💔دروغه که میگن خاک سرده..
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
اگه طلاق گرفتی که حتما غیر قابل تحمل بوده پس دلتنگی واسه چیه،من که فامیلم بود حتی یک لحظه نخواستم نگاهم بهش بیوفته سرخاک مادرم نگام کرد تسلیت بگه رومو برگردوندم
شوهر اولیتو اول ازدواجت خیلی دوست داشتی؟ اصن بگو ایا خواستگار سنتی ات بود یا خودتو ...
نه سنتی نبود آشنا شدیم تو چند ماه ازدواج کردیم.بله ۸ سال زندکی کردم و تو تمام این مدت همه ی خودمو تو اون زندگی گذاشتم.همه کار براش کردم.اعتیاد بسیار شدید داشت.تلاش یک طرفه تا یه جاییه و یه روزی تموم میشه.ازش متنفر نشدم فقط برام تموم شد. یه دوستی بهم گفت هروقت دل کندی جدا شو وگرنه بمون.بعد جدایی هم دل تنگ نشدم براش آرزوی بهبودی کردم
تنها دلیل ادامه دادنم تو روزهای سخت فقط تو بودی مامان.بمونی برام عزیزتزینم