چقدر حالم بده چقدر از این زندگی سیرم
کاش بچه نداشتم تمومم میکردم این زندگی نکبت رو
خیلی بده بفهمی هیچ ارزشی واسه همسرت عشقت نداشته باشی
سه روزه کارم شده گریه
حرفایی که بهم زد جیگرم رو سوزند
این حق من نبود به خاطر یه آدم عوضی اینجوری باهام تا کنه
سه روزه به این نتیجه رسیدم این زندگی زندگی نمیشه
وقتی اولویت اول نیستم چرا عاشق باشم
دیگه از این به بعد به جای مهر و محبت .نفرت تو دلم جا میشه
وقتی قدرم ندونست چی کار کنم ؟
از این به بعد به خاطرم بچه هام پای این زندگی میشینم
دیگه تصمیم گرفتم طلاق عاطفی بگیرم
ولی دلم میسوزه واسه خودم جوونی نکرده پیر شدم