چن وقد پیش بیرون بودم بعد داداش صاب کارم منو دیده تو کارگاه هر وقتم میاد کارگاه نگاش رو منه دم عابر بودم بعد دیدم ک اونم تو صف هس نوبتم ک رسید رفتم خونه بعد ک رفتم خونه باید دوباره میرفتم بیرون دیدم سر کوچه وایستاده نگا میکنه پسره مجرده بعد منتظر بود من بیام دید ک دیگ یکم دیر سد رف