من کنکوری ام ولی اصلا وقت ندارم
مادربزرگم شدیدا اصرار داره با ما زندگی کنه و درنتیجه چون من تنها فرزند تو خونم همش میخاد من باهاش همکلام بشم و تو کارا همش توقع داره کمک کنم ، هی زنگ میزنه بچه هاشم بیان ، آدم مهربونیه ولی من وقت ندارم
از اونطرف مادرم شاغله و بعدازظهر میاد و من مجبورم سه چهار ساعت وقت حالا بعضی اوقات غذا درست کردن چایی اینا بزارم
کلا میگم خدایا چرا شرایط مناسب خوندن برام جور نمیکنی ، خیلی دلم گرفته ، دوست داشتم میتونستم حریم خصوصی داشته باشم