امشب قرار بود بره دکتر با خواهرم من همه چیمو کنسل کردم پاشدم اومدم اینجا که همراهشون برم بعد الان مسکن پدرت میاد نمیخواد تو بیای من ی عالمه کار داشتم عیدی دیدنی ها مونده همسرم فرستادم خونه اقوامش هموونجا شام بمونه وااای خدا چرا آخه اینقدر بی برنامه ست