سلام ببخشید از الان چون طولانیه من یه مادر ۲۴ ساله هستم از اول عمرم تا الان خداروشکر کردم که مادرم رو دارم بخدا اگر مادرم نبود من بد بخت بودم من روی خوش نمیدیدم ولی پدرم از اولم برام پدری نکرد یعنی فقط باعث شد من به این دنیا بیام بعدش دیگه هیچی... داستان طولانیه ولی اخلاقش بد بود و دست بزن داشت ولی من زیاد نزد فقط یکی دوبار.یه بارم تو ۱۵ سالگی میخواست به زور شوهرم بده که مادرم شکایت کرد و برطرف شد اینم داستانش طولانیه از لحاظ روحی و روانی زندگی خوبی نداشتم تو خونمون از لحاظ مالی هم مادرم بود فقط 💔 خدا خیرش بده هر کاری که گفتن گفتم چشم منظور اینه که هر نوع پوشش هر نوع تفریح .دوست یا... به نظر خانواده بود همیشه میخواستم دختر خوبی براشون باشم...💔 پدرم از لحاظ روانی آدم سالمی نیست یه جورایی مریضه همه فامیل ازمون متنفرن چون پدرم اذیتشون کرده .خانواده شوهرم زیاد نمیدونن چون ازشون قایم میکنم چون ما حتی عروسی هم نگرفتیم امروز پاسگاه زنگ زد گفت مزاحم دختر مدرسه ای شده و فلان هر روز همسایه ها به صاحبخونه مامانم زنگ میزنن که اینارو جمع کن نمیدونم چرا دنیا با ما اینجوری تا کرده به هر حال دلم گرفتم بود این تاپیک رو زدم حرف آخرم اینه لعنت به نر... مرد نه نر... خیلی ببخشید بازم