ببین آجی پسره با بقیه خیلییییییییی سرسنگینه برا من یکی دیگس انگار
ابمیوه دهنی منو سر میکشه چش قشنگ صدام میزنه پریود بودم برام آب قند آورد خلاصه داره خودشو میکنه تو چشم😂😭
تا اینکه دیشب پیام داد بیا سر تمرین گفتم نمیتونم فعلا گفت تمرین بهونس رفتی دلم موند پیشت
من میخوامت کاری میکنم خوشبخت ترین شی اگه نمیخواستمت یا از رو هوس و برا یکی دو روز میخواستمت اعتبار خودمو تو آموزشگاه زیر سوال نمیبردم
گفت تو بله رو بگی ما با خونواده بیایم
گفتم من سنم برا ازدواج کمه تازه چنماه دیگ کنکورم دارم میخوام همه چی مث سابق باشه فقط تو آموزشگاه ببینیم همو
گف حق با توعه نباید ذهنتو درگیر میکردم ولی ترسیدم گف درستو بخون تابستون بعد کنکور کارو یه سره کنیم
منم الان به خونوادم بگم میدونم حتی نمیزارن برم آموزشگاه
خلاصش همینه