سلام بنده ۲۷سالمه پسرم دوسالو نیمشه نمیدونم چرا اینجوری شدم
یه مدت از مادرم بدم میومد حس بی تفاوتی متلق جوری ک برام هیچیش مهم نبود الانم همچنان یکم همین جوریم الانم نسبت ب پسرم این حسو دارم همش خستم همش میگم کاش بچه دار نمیشدم عصابم ضعیف شده همش میگم چرا بچه اوردم منی ک جونم وصل ب جون پسرم بود الان فقط دارم ناشکری میکنم میبینمش حس میکنم حس خاصی نسبت بهش ندارم گریه میکنه مثلا برام مهم نیست نمیدونم چ مرگمه از همه اطرافیانم زده شدم انگار زوری زنده موندمو زندگی میکنم الان ناراحت ناشکری هایی هستم ک میکنم توروخدا اصلا بهم ناسزا بگین فقط کاری کنین ب خودم بیام من واقعا عاشق پسرمم ولی حس بی تفاوتی شدیدی دارم بهش نمیتونم ب کسیم بگم حالتامو چون حتی مادرمم درکم نمیکنه