تو دوران بارداری خانوادتون چقدر پشتتون بوده 😔

خدا حفظشون کنه 

خانواده منم خیلی حامی ان البته برا من زیاد نه ولی خب باز دوسشون دارم الان روحیه ام حساس شده و انتظار دارم ازشون متاسفانه ...

فقط میگم خداروشکر ک هستن و سلامتن 

ممنون از دعای قشنگت .انشاءالله 

بله توقع نباید داشت ولی کاش تو یه شهر نبودیم ک انتظار نداشته باشم 

مادرم بی احساس نیست ،اتفاقا خیلی هم دلسوز بچه هاشه 

ولی برای من زیاد اینجور نیست مخصوصا الان ک دیگه خودمم سرد شدم و زیاد نمیتونم حرف بزنم باهاشون 

باید خیلی رو خودم کار کنم ک بتونم ازشون انتظار هیچی نداشته باشم و مهمتر دلشکسته نشم ازشون

میدونم اونا هم مشغله خودشونو دارن ولی مگه من چنبار میخوام باردار بشم 

فقط امیدوارم یروز انقد قوی بشم ک خودم رو پای خودم وایسم بدون توقع 

چه خوب کنار اومدین با شرایط 

من دلم میگیره ،دیگه یجورایی دلسرد شدم نسبت بهشون 

تقصیر خودمه نباید انتظار داشته باشم

بله این روزا میگذره ولی چجور گذشتن مهمه 

بعد فکر و خیال هایی ک میکنم اخر سر میگم خدا نینیم سالم دنیا بیاد 

خانوادمم سلامت باشن 

فقط این ارومم میکنه 

دقیقا ب منم میگن ما باردار بودیم ال میکردیم بل میکردیم 

ولی خب اون موقه با الان فرق داره 

الان ادم یدونه یا دوتا بچه میاره 

توان جسمی هم زیاد یاری نمیکنه ادمو 

خدا حفظشون کنه 

من دوران بارداریم انتظارم بالا رفته 

یعنی این چیزی نبود ک تو ذهنم بود 

فک میکردم مثله اون یکی خاهر برادرام پشتم هستن 

ولی اینطور نبود بعد بارداریم کلی تغییر کردن قبلنا شاید ماهی یبار میومدن خونمون الان دیگه اونم نمیان -شاید میگن زحمتت نشه و اینا 

ولی من انتظار دارم بیاد حالمو بپرسه فقط 

۸ ماهه باردارم ولی دریغ از یه توجه

از اول سرد بودن ادم بهتر کنار میومد تا اینکه تو این دوره حساس اینطور شدن 

این روزا فقط خودمو همسرم هستیم ، هیشکس کنارمون نیست 

خدا حفظش کنه 

میدونم سخته فراموشش ولی خودم میگم

 وقتی نینیم دنیا بیاد و انشاءالله سالم باشه و با کمک خدا صالح تربیت شه و به صورت معصوم و پاکش نگا کنم از ته دلم میگم گذشتم از همشون  از زخم زبونا و نگاهای بی تفاوت و فراموش میکنم گذشته رو 

توکل ب خدا این روزام میگذره 

انشاءالله خدا خودش حافظ نینی هامون باشه 

و ب کسایی هم که منتظرن نینی سالم بده