2737
2739
مادربزرگم دو سال پیش میخواست ختم انعام بگیره و تمام خانمای فامیلو و یک خانم جلسه ای حرفه ای هم دعوت کرده بود. از صبح همه داشتیم کمکشون میکردیم که یهو، یک ساعت مونده به مراسم برق رفت . مادر بزرگم به پدرم گفت سریع زنگ بزن اداره برق بگو برقمون رفته. بابای ما هم زنگ زدو گفت برق ما رفته..
یهو مادر بزرگم از اونور گفت، بگو خانم آوردیم ، کلی پول دادیم ، حالا برق رفته شما خسارت مارو ...میدی...
بابای ما هم هول شد و با عصبانیت به مامور برق گفت : کلی پول دادم خانم آوردم، حالا که برق نیست چه خاکی تو سرم بکنم..شما خسارت میدی؟...
مامور برق اونور تلفن داشت زمینو گاز میزدو میگفت دوست عزیز 2 تا شمع روشن کن شاعرانه تره......

من اینور از خنده خودمو به درو دیوار میکوبیدم...
بابامم که تازه فهمیده بود چه سوتی داده سریع گوشی رو قطع کرد....
و از همه جالب تر مادر بزرگم بود که میگفت چرا الکی دارین میخندین
به قیمت سپید شدن موهایم تمام شد، ولی آموختم که: ناله ام سکوت باشد/ گریه ام لبخند/ و تنها همدمم، خدا/
بچه ها این خاطره من نیستاااااااااااااااااااا
برام ایمیل اومده بود
به قیمت سپید شدن موهایم تمام شد، ولی آموختم که: ناله ام سکوت باشد/ گریه ام لبخند/ و تنها همدمم، خدا/
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷



2728
2740
بچه ها من خودم بیشتر به عکس العمل مادر بزرگه که میگه "به چی میخندین" خنده ام میگیره
به قیمت سپید شدن موهایم تمام شد، ولی آموختم که: ناله ام سکوت باشد/ گریه ام لبخند/ و تنها همدمم، خدا/
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687