ک تو منو ازش جدا کردی😮 گفتم خب ازدواج نمیکردی😕😂 بعد اینجوریه ک .من واقعا ب شوهرم نمیگم ک نرو و محبت نکن و فلان
فقط بخاطر ازدواج میگ🤣 خب مگ من خاستگاریش کردم اخه
حالا میفمم چرا مادرش تو همه مراسم هام بغضی بود😮😂
کلا بچه ننس.. الان چون نمیتونه تو بغل مادرش بخابه
ناراحته 😕😕 منم بش میگم خب برو تو دلش بخاب
میگ ن
بدش اومده بزرگ شده😐😂 مادرشم میگ عاق و نفرین و دل شکستگی مادربده ... خب ب من ربطش چیه🤢
اینم بگم هررور همو میبیننن بغل و بوس شون همیشه ب راهه