من حتی اون 15 -16 هفته اول که گلاب به روتون یه پام تو دستشویی بود یه پام تو تخت هم از بارداریم لذت میبردم ... با نی نیم حرف میزدم ... خاطرات و روزگذار بارداریم رو تو یه دفتر مینوشتم تا سختی اون دوران برام کمتر آزاردهنده باشه ... برای نی نی وبلاگ دست و پا کردم و باهاش مشغول شدم ... از اینترنت کلی مدل سرویس خواب و وسایل و اتاق نی نی و مدل لباس و عروسک و اسباب بازی گرفتم ... تازه با اون حالم هر ماه به یه لباس و یه فرم ایستادن تو یه جای مشخص از خونه عکس گرفتم تا تغییرات خودم و رشد ماه به ماه نی نی رو ثبت کنم ...
فرشته من ،سبحان ، 1393/6/6 زمینی شد تا من مادر بشم و هم نفس زندگیم پدر ... تا خوشبختیمون رو تکمیل کنه ... تا با خودش کرور کرور شادی بیاره برامون ... تا ... خدایا شکرت ...