خیلی خب ، کل مطالبی که زحمت کشیدی و اینجا نوشتی رو خوندم . با اجازت اسکرین شات هم گرفتم چون خیلی انگیزه میده بهم حرفات.
چقدر جالب که منم راجع به خیلی کارها از جمله رانندگی همینقدر اهمال کار بودم. سال ۹۹ دانشگاه رو تموم کردم ، اما دنبال مدرک نرفتم تا همین چند ماه پیش.
دیگه این زمستون به خودم گفتم هر چی وقتتو تلف کردی و کارهارو نصفه رها کردی کافیه . بعد از این مفید زندگی کن . خلاصه...
(۱) دنبال مدرکم رفتم .
(۲)آموزشگاه رانندگی ثبت نام کردم.
(۳)کارت ملی رو پیگیرش شدم . فکر کن!
(۴) پاسپورتمو گرفتم
(۵) تو گروه دورهمی شرکت کردم ، بعد از فوت مامانم خیلی منزوی شده بودم ، شرکت کردن تو اون گروه منو از خونه کشوند بیرون
(۶) پیش رواندرمانگر رفتم .خیلی خوشحالم بابتش . خیلی آرومم میکنه
.
حالا چرا اینجام ؟ چون کارای خیاطیم اندازه یه کوه تلنبار شده و به هیچ وجه نمیتونم نزدیکش بشم
.
ترفندهای خوبی رو معرفی کردی . سعی میکنم طبق این روشها پیش برم ببینم چی پیش میاد