حرف عروسی شد . حرف عروسی دختر پسرعمه بابام .
مامان بابام داییم تو ماشینیم .
داشتن میگفتن که عروسیش خیلی شلوغ شد و این حرفا .
من گفتم من کجا بودم نیومدم عروسیو .
مامانم گفت نمیدونم حتما تبریز بودی دیگه . (تبریز زندگی میکنم .)
مامان اینام یه استان دیگه .
الان استرس دارم که چرا عروسیشو نرفتم . چند سال پیش بود .
اصلا نمیدونم دعوت کرده بودن یا نه . میگم نکنه نرفتم ناراحت شدن . اعصابم خورده استرس گرفتم .
میدونم براتون مسخرست ولی من واسه چیزای بیخود پانیک میشم . 😭