2777
2789

هرچی سکوت کنی بیشتر روش وا میشه( فک میکنه ترسیدی و جرات دفاع نداری)

حتما عکس العمل نشون بده

بری اتاقی که کسی باشه بهتره تا تنها یا درو قفل کن

قدر داشته هامون رو بدونیم چراکه خیلی زود دیر میشه

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

تو فامیلامون یه نفر هست خیلیم با شخصیته ها

خیلی زیاد رفت و امد خانوادگی داریم.

همیشه موقعی که مثلا چند دیقه جایی تنها گیرم میاره مدل حرف زدن و نگاهش عوض میشه 

همیشه میترسم ازش

هیچ وقت حرات نکردم به کسی بگم


ندارم جدا شدن نمیبینمشون شوخی نمیکنم شوخی نبود جدی بود چیکار کنم 😭 اومدم اتاق ابجیم 

چقدر ناراحت شدم برات واقعا کسی نیس بهش بگی ب مامان بزگت بگو ..

با پدر مادرت قهر ک نیستی ؟!!اگ فقط جدایی ازشون زنگ بزن بگو بخدا جات امن نیس 

من غز ۴۰ روزگی همینجا باهاشونم 

 

شبا تنها نخواب برو پیش مادربزرگت که جرئت نکنه بیاد سراغت

یه خورده کافورم بریز تو غذاش 

عموی دیگه ای نداری که بهش بگی این اذیتت می کنه؟ 

چشمت آتش فشان ماه شب آسمان دگر از من گذشت با دگران یار بمان
ندارم جدا شدن نمیبینمشون شوخی نمیکنم شوخی نبود جدی بود چیکار کنم 😭 اومدم اتاق ابجیم 

اگ ابجی داری ک برو پهلوش بهشم بگو 

اصلا خجالت نکش .خدایا 😪😪😪🥺حالا باید تاکی تحملش کرد

من پناه ام🤍🌙.میشه واسم نفری یه حمد بخونین هدیه کنین به ام البنین؟🥺که به حاجت ۱۰ سالم برسم😔 حاجتم ازجونم برام عزیزتره💔 خدایا میشه دستامو با دستای عشقم پر کنی؟؟🥺🍃                                                                                                             🪄من قلبم مریضه بام کل کل نکن💜
 شبا تنها نخواب برو پیش مادربزرگت که جرئت نکنه بیاد سراغت یه خورده کافورم بریز تو غذاش&n ...

اصلا اونجوری نیست اخه نمیدونم چیشد خیلی با شرم و حیا بود باورت میشه اگه بگم باور نمیکنم خودم هنگ کردم 

تو فامیلامون یه نفر هست خیلیم با شخصیته ها خیلی زیاد رفت و امد خانوادگی داریم. همیشه موقعی که مثلا ...

همین ترسیدن و سکوت کردن بلا سر آدم میاره.اونم با خودش میگه میترسه به کسی نمیتونه بگه خیالش راحته و هرکاری خواس میکنه

قدر داشته هامون رو بدونیم چراکه خیلی زود دیر میشه

این ماجرا برای منم اتفاق افتاده !!! یادمه ۶ یا ۷ سالم اینا بود ما یعنی من و خواهرم هراز گاهی میومدیم خونه مادربزرگم حدود دو سه هفته ای میموندیم  یک عموی لاشی مجرد داشتم که سرباز بود شب تو یک اتاق با مادربزرگم خواب بودیم که نصف شب اومد رختخوابش  متر با فاصله از من گذشت!! 

من دیدم یک دستی داره شلوارم میکشه پایین خیلی ترسیدم جرات نمیکردم حرفی بزنم فقط بزور و سفت نگهش داشتم یهو مادرربزرگم برای نماز بیدار شد اونم روش برگرروند مثلا خوابه منم فرار کردن طرف دیگه مادربزرگم خوابیدم !!

یک روزم سرزده اومد خونه من تنها بودم آهنگ گذاشت دست منو بزور گرفته بود که بیا باهم برقصیم منم فرار کردم رفتم تو کوچه منتظر شدم تا مادربزرگم بیاد 


الهی خیر نبینه هیچوقت یادم نمیره😔

پرنده ای که دوستش داری رهایش کن برمیگردد.  اگر برنگشت بدان عاشقت نبوده است.                              توکلم به خداست یقینا کمکم میکنه.                       تاپیکهایی که گذاشتم چند موردش برای خواهرم هست که از زبان خودم نوشتم تا از شما راهنمایی بخوام.
2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792