سلام میخواستم راهنمایی بگیرم ازتون واسه خودم نیست برای دختر خالمه الان کنارمه اگه سوالی داشتین بپرسین از زبون خودش میگم ماجرا از این قراره که دو سال پیش یه پسره به دختر خالم درخواست ازدواج داد دختر خالم اولش رد کرد اما بعدش کم کم با پیام و اینا بهم علاقمه مند شدن پسره توی تهران کار میکنه و بنظر من پسر خوبیه(آشنایی داریم)خیلیم عاشق دختر خالمه و الان اون یکی پسر خالم شده خاستگار همین دختر خالم😅کل فک و فامیل هم میگن باید با همین پسر خالت ازدواج کنی چون هم وضعش خوبه هم پسر سالم و خوبیه حالا دختر خالم بین عقل و قلبشه چون شرایط این پسر خالم خیلی بهتر از اون پسرس و اینم بگم پسره وقتی این ماجرا رو شنید زنگ زد به خالم(مامان دختر خالم)و یه عالمه گریه کرد که ندیدش به پسر خالش من دوسش دارم و اینا حتی به داداش دختر خالمم زنگ زد حالا شما بگید دختر خالم باید چیکار کنه ممنون
قلب
اگه من باشم به شرطی میره سمته کسی کهدوسش دارم که بهم قول بده تلاش میکنه برا ایندمون ...ببینم هدف داره ...وقتشو هدر نمیده و خب صددرصد کسی ک دوسش دارمو انتخاب میکنم
من میگم قلب
به حرف عقلش گوش کنه ریدم تو هر چی قلب و احساس ببخشید بی ادبی کردم عصبی ام
باید خودش بسنجه شرایط و احساسی تصمیم نگیره و اینکه اگه پسر با ارزه ای هست که باید خودشو نشون بده و بیاد خواستگاری
البته اگر پسره رو کامل می‌شناسی صرفا یه دوس داشتن کفایت نمیکنه
اونی که باهاشه دیگه نکنه توقع داری بگیم بده خیانت کنه به اونی که الان باهاشه
خوب دختر خالن میگه که اون پسره از وقتی عشقشون جدی شده خیلی تلاش میکنه تا شب سرکاره شبم همش قربون صدقه دختر خالم میره بعد گفته درستم تا هر وقت که میخوایی ادامه بده و خلاصه هواشو داره و حتی مامان پسره گفته پسر من قبل این دختر روحیش خشن و گوشه گیر بوده و کلا تغییر کرده
ولی اینم بگم اون پسر خالمم وضعش عالی هم یه شغل دولتی داره هم یه شغل آزاد بعد پولدارن باباش بساز بفروش خودشم سالم سالم اصلا اهل هیچی نیست پسر اروم و خوبیم هست