2777
2789
سلام عزیزان من
خسته نباشید نازنینان
من همین جا عرض کنم
ما مادران شاغل روشنفکر
اندک توقعی از فرزندانمان نداریم
وطوری آنها را بار می آوریم
که در تمام مراحل زندگی بهترین تصمیم را بگیرند
و اگر تصمیمشان این باشد که ما را خانه سالمندان بسپارند
حتما به صلاح ما بوده

و ما می پذیریم

در ضمن تلویزیون که این حرفها را می زنه اگر کارمندای خانمش نرن سرکار که باید درش را گل گرفت

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



چه جالب اگربچه مون رو بزاریم مهد حتما می ریم خونه سالمندان !!!!!!!!!!!!!!!!!!

شما اینقدر مطمین هستین اگه خونه دارین بجه هاتون شما رو نمی زارن خونه سالمندان
البته من همبشه رفاه بچه امو می خوام وبا حقوق بازنشستگی ام پول خونه سالمندانم رو هم میدم تا رفاه بچه ام بهم نخوره چون خودش زندگی داره
من همیشه به این تاپیک سر میزنم، برای خوندن نظرات دوستان و به طور خاص برای خوندن نظرات مامان ستایش.
تا حالا حرفی نزدم چون فکر کردم گفتنی ها رو دوستان گفنمد اما الان واقعا فکر می کنم لازمه بگم:

من بچه دار نشدم تا مونس دوران پیری و کوری ام باشه. البته امیدوارم که بچه ام مایه افتخارم باشه و بتونم در مشکلات روی کمکش حساب بکنم. اما اگر باشم و به پیری برسم و در شرایطی باشم که نیاز به مراقب داشته باشم میتونم برای خودم پرستار بگیرم یا حتی یک سرای سالمندان خوب با اینترنت پر سرعت بی سیم! انتخاب کنم و مطمئنا همون وسواسی که الان برای انتخاب مهد پسرم دارم اون روز هم برای سرای سالمندان خودم و شوهرم به خرج خواهم داد... البه اگر عمر به اونجاها برسه.
برای من فقط سلامت و شادی پسرم اهمیت داره و لاغیر.

و در ضمن اکثر مادرهایی که همین حالا توی سرای سالمندان هستند شاغل نبودند.
یک چیزهایی میگیدها!

عمر دو بایست در این روزگار
هی وای من ...چه توقعاتی از بچه ها دارید...اونم تو این شرایطی که روز به روز زندگیها پیچیده و سخت تر میشه!..... منم شاغلم و در مورد پیری کاملا با مامان ستایش و لیلای عزیز موافقم...... مهم اینه که بچه هامون رو خوب پرورش بدیم و از زندگی لذت ببریم...اینقدر برای اینکه بگیم روش خودمون بهتره و ایده آله,دیگران رو تخطئه نکنیم...به قول رضا مارمولک به تعداد آدمها راه هست برای رسیدن به خدا ...پس بهتره هر کدوم تو هرجا و نقشی که هستیم بهترین خود باشیم.
دروووووووووود بیکران بر شما.... روزمون مبارک...بوووس
سلام روزتون مبارک
اگر بچه من اینجوریه خوب و خوش باشه و منو بذاره سالمندان من راحت راحتم و از الان برای اون دورانم برنامه ریزی می کنم و اون ترجیح می دم تا اینکه خودمو وصله کنم به زندگی بچم
عججججججججب
مامانه نی نی من واقعن از پسرم انتظار ندارم که تو دوران پیریم وبال گردنش باشم واقعن میگم اصلا انتظار ندارم
سرای سالمندان حالا چرا ؟
خوب توی خونه خودمون زندگی میکنیم نهایتن یه پرستار میگیریم دیگه
ولی یه مورد دیگه که میخواستم بگم اینه که من کار میکنم تا توی زندگی برای خودم پشتوانه مالی داشته باشم
این خیلی مهمه خیلی
این که همه لحظه های عمرم رو توی خونه سپری کنم و در آخر هم هیچی از خودم نداشته باشم خیلی بده





مامان نی نی من همه سعیم تو زندگی واسه بچمه
دلم نمی خواد هیچی براش کم بزارم
اینور واونورم نمی ندازمش
این چه طرز صحبت کردنه ؟
خوب شما که استعفا دادی خودت ور راحت کردی دیگه چرا اینقدر دست وپا می زنی برای اثبات کاره خودت

موفق باشی






مامانی ستایش
*کاربر تایید شده*
پست ها: 1,695 | عضویت: 12/11/1387 1391/2/19 7:33 ب.ظ


البته این را بگم
ابن خانمهایی که شاغل هستن وغر غر می کنند
اگر خانه دار بودن هم غرغر می کردند
مدلشونه
____________________________________________

منم موافقم خیلی لایک!

مطمئن باشید اگر خونه نشستن براشون بهتر بود خونه می نشستن

این غر غر زدن و ابراز نارضایتی یه بحث دیگه است و یه عادته که خیلی ها دارند
زندگی زیباست ای زیبا پسند ....
من اینو به جرئت میگم تا الان در عرض این 17 سال یه بار هم نشده به یک زن خانه دار حسودی کنم

ممکنه به برخی زنان شاغل غبطه خورده باشم اما خانه دار ابدا

من به شخصه بچه مادران شاغل رو بهتر دیده ام و دوست دارم بچه خودمم اینجوری بار بیاد. مستقل و مسئولیت پذیر
زندگی زیباست ای زیبا پسند ....
اتفاقا کار منو زرنگ کرده. روزای تعطیل ( پنجشنبه جمعه) از ساعت 6 بیدار میشم میرم پیاده روی پارک دم خونه مون . بعد نون تازه می گیرم و میام . بعد صبحونه چنان سریع به کارای خونه می رسم که ساعت 9:30 صبح هم ناهارم حاضره هم خونه مرتب

بعد میرم آرایش می کنم لاک می زنم از ساعت 10 و 11 هم آزادم برم خرید یا بگردم

گاهی خانم خانه دار همسایه رو می بینم ساعت 10 هنوز از خواب بیدار نشده
یا ساعت 1 شده هنوز ناهارو نمی دونه چه بکنه در حالی که من عادتم شده هر شب برنامه غذای فردام ردیفه هر آخر هفته برای غذاهای کل هفته اینده هر چی لازمه می خرم و آماده می کنم هیچوقت اینجوری نیست که تازه ساعت 11 بگم ناهارو چیکار کنم؟ چون می دونم وقت محدوده کلی وقت برام ارزش داره وقت هدر شده و به بطالت ندارم
اینقدر که من کتاب و مجله می خونم و از اخبار روز در اطلاعم و فیلمهای جدید یارانی و خارجی رو دیدم والا خانم خانه داری ندیدم که اینجوری باشه
بچه من شاغل تنها بچه ای بود که تو حیاط مجتمع ول نبود باور کنید ساعت 11 شب از مهمونی می اومدیم خونه بچه 3 ساله همسایه با مامان خانه دار هنوز پائین و دم خیابون بود. من بیشتر از اون خانم از بچه ام خبر داشتیم
زندگی زیباست ای زیبا پسند ....
2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

استان فارس

نیلماه229 | 31 ثانیه پیش
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز