الن نزدیک 3 یا 4 هفته هست که مادر شوهرم چشم هاشو عمل کرده دکتر بهش گفته ازش تا 2 ماه مراقبت کن
اون هم راحت خوابیده روی تخت من با یک بجه که شب تا صبح بیداره صبح تازه میخوابه
باید بلندبشم نهار 7 نفری را آماده کنم
تا صبح باید با پسرم بازی کنم تا خوابش ببره بعدش هم باید پاشم نهار اماده کنم که ببرن خونه ی مادر شوهرم
چرا چون راحت نیست بیاد خونه ی ما
غذا را باید ببرن براشون
گاهی اوقات هم باید سر وقت مشخصی اماده باشه چون بقیه کار دارن باید زودتر نهارزشون بخورن
منم که یک ادم لووووس بی دست و پا بودم تو این مدت حسابی کدبانو گری را یاد گرفتم
harir www.harirr.blogfa.com