یگانه جان من برای دفاع از اسلام پست نگذاشتم ، چون نه من کارشناس مسائل مذهبی هستم و نه اصرار دارم چیزی را ثابت کنم چون قرآن حقانیت اسلام را نشان داده و بهترین مرجع است برای همین از دین مسیحیت مثال زدم و دفاع کردم که خیلی بسته برخورد نکرده باشم اما کاملا مشخصه که مشکل تو هم مثل خیلی های دیگه با "اسلام" و قوانینشه که من در حدی نیستم که بتونم اون را رفع و یا توجیه کنم !
البته به این جمله انیشتین هم معتقدم :
تغییر وتجزیه عقیده ای که از پیش شکل گرفته باشد از شکستن اتم دشوارتر است
ببین یک چیز خیلی واضحی که در بحث های اینچنینی دیده میشه اینه که ما گذشت زمان و تکامل بشری را فراموش کردیم والا تغییر یک سری مسائل مثل تغییر سن نرمال برای ازدواج کاملا منطقیه و می بینیم که در جوامع پیشرفته خیلی از قوانین مذاهب دستخوش تغییراتی شده که به اصل آن دین خدشه ای وارد نکرده و کاملا منطبق بر شرایط روز است ! پس اگر در بین مردم 1400 سال پیش ، ازدواج در سن پائین بوده چیز عجیبی نیست با توجه به اینکه تا 100 سال پیش هم اجداد ما همین کارو می کردن و نرمال بوده اما با پیشرفت چشمگیر علم در 100 سال گذشته سن ازدواج به بالای 25 سال میرسه ! اما همجنسگرائی در یک کشور متمدن و امروزی داره تائید میشه اما مقایسه کن در کدام مناطق ازدواج در سنین پائین هنوز رسمه؟ آیا اینم فقط به خاطر دینه؟ نه !
امیدوارم با همین چند جمله منظورم را رسونده باشم،چند همسری ،ازدواج در سن پائین و... امروزه از فرهنگ پائین یک آدم پدید میاد ، دنیا عوض میشه ، مردم عوض میشن ، قوانین یک مذهب هم بالطبع دستخوش تغییراتی میشه که منطقی هم هست ، ولی این تغییر باید در جهت تعالی و رشد جامعه انسانی باشه نه انحطاط ، شاید یک همجنسگرا باید مثل بقیه از حق انتخاب برخوردار باشه ،اما نباید برای یک دین پذیرفته باشه ! چرا پس حتی لائیکها هم حاضر نیستند با خواهر یا برادر خود ازدواج کنند؟ فکر می کنید این کار ناشی از اخلاق است؟ چطور می تونه اخلاق این کار را منع کرده باشه؟! در حالی که اولین قوانینی که همچین روابطی را منفور دانستن ، ادیان بودن ، برای همین است که میگم ریشه اخلاق و منشورهای اخلاقی- انسانی ، ادیان هستند
شاید در خیلی وبلاگ ها یا سایتها و کلوب ها بحث های زیادی بر سر قوانین مذهبی و خصوصا اسلامی پیش آمده باشه که همیشه حرفهائی تکراری زده میشه و جوابها و توجیه های تکراری هم همچنین داده میشه که من می دونم از اونها اطلاع دارید و نمی خوام بگم اما رد کردن یک دین مثل اسلام اونم به بهانه هائی چون قانون چند همسری که مثل خیلی از قوانین دیگه "اجازه" این کار داده شده نه اینکه انجامش واجب باشه ، ما مشابه همین در دین مسیحیت داریم (در یکی از فرقه هاشون) که حتی سال گذشته یک آقا اهل استان خود ما(بی سی -کانادا) چهار تا زن داشت و از هر کدام چند تا بچه در حالی که این کار غیرقانونی است (که ای کاش این جور مسائل در ایران هم غیر قانونی میشد )و دستگیرش کردن اما خانمها راضی بودن و از دستگیری شوهرشون ناراحت و میگفتن شما شیاطین هستید که این کار ما را به سخره گرفتید ! یک نمونه دیگه در قلب مهد دموکراسی ؛ امریکا دستگیر شد اونم مشکل مناگومی داشت حتی اخیرا با یک دختر 15 ساله ازدواج کرده بود و بچه داشت ، اما من هیچوقت ندیدم بین مسیحی ها درگیری باشه یا بخوان دینشون را زیر انتقاد ببرن ، خودشون هم می دونستند در قرن 21 یک دیوانه این کارو میکنه ! اما متاسفانه در دین ما همیشه این نقدهای مغرضانه وجود داره و همه باید ها و نباید ها را برای چهار تا حوریه بیشتر و پاداش بیشتر و آتش جهنم کمتر می دانند ، در حالی که هیچ آدم واقعا دیندار برای بهشت و جهنم این کارو نمیکنه چون به این باور رسیده که بهشت و جهنم را انسان برای خودش در این دنیا با اعمال خودش میسازه
در مورد فلسفه حج و پاسخ به دیدگاهت از اعمال حج بهت پیشنهاد می کنم کتاب "حج" از استاد دکتر علی شریعتی را مطالعه کنی و یک چیز جالب هم بگم که شاید در بین همفکران شما حج توی ردیف بت پرستی باشه اما در بین ادیان دیگه خصوصا مسیحی ها حالت حسادت ایجاد کرده ، چیزی که من خودم هیچوقت نمی دونستم ،کلا با دین مسیحی زیاد آشنا نبودم اما به واسطه دوستان اینجا این دین برام با ارزشتر شد ، دوستم می گفت ، ما هم خیلی دوست داشتیم مثل مسلمانها که در یک تاریخ مشخصی دور هم در یک مکان مشخصی جمع می شوند و اعمال مشترکی را به جا میارن همچین مراسمی را داشتیم یا روزه گرفتن در یک ماه که همه با هم انجام میدن یا جهت نماز خوندن که همه به یک جهت نماز می خونند و این "وحدت" براشون خیلی قشنگه و از اینکه یک چنین چیزهائی در دینشون کم است افسوس می خورند !
اینم عکس اون آقائی که در مهد دموکراسی چهار تا زن داشت که همه هم راضی بودن :))
البته آخرش آزاد شدن به خاطر قانون "آزادی در مذهب "