2777
2789
عنوان

تبادل نظر فرهنگی هنری

| مشاهده متن کامل بحث + 173603 بازدید | 2695 پست
یک نویسنده دیگر هم از جایزه جلال کناره گیری کرد


کد مطلب : 33570 27 مهر 1388 ساعت 16:54


قباد آذرآیین خواستار حذف نام خود از نامزدی دومین دوره‌ی جایزه‌ی ادبی جلال آل ‌احمد شد.

این داستان‌نویس که با مجموعه‌ی داستان هجوم آفتاب، نامزد این جایزه‌ شده است، با اعلام این مطلب گفت: ضمن احترام به نام ارجمند جلال و سپاس از دست‌اندرکاران و داوران جایزه‌ی جلال‌ آل ‌احمد، درخواست می‌کنم نام اینجانب را از لیست نامزدهای دریافت دومین دوره‌ی جایزه‌ی یادشده حذف فرمایند.

آذرآیین متولد سال 1327 است و از جمله آثارش به مجموعه‌های داستان حضور و شراره‌ی بلند و دو عنوان کتاب پسری آن سوی پل و راه که بیافتیم ترس‌مان می‌ریزد برای نوجوانان می‌توان اشاره کرد.

چندی پیش هم مصطفی مستور کناره‌گیری خود را از این جایزه اعلام کرد.

دیگر کتاب‌های راه‌یافته به مرحله‌ی دوم داوری دومین دوره‌ی جایزه‌ی ادبی جلال آل احمد که از امسال، برگزیده‌ی آن در بخش داستان به منزله‌ی برگزیده‌ی جایزه‌ی کتاب سال نیز معرفی می‌شود، عبارت‌اند از: رمان‌های بیوتن نوشته‌ی رضا امیرخانی، شماس شامی نوشته‌ی مجید قیصری و صورتک‌های تسلیم نوشته‌ی محمد ایوبی و همچنین مجموعه‌ی داستان آوای نهنگ نوشته‌ی احمد بیگدلی.

مراسم اهدای دومین جایزه‌ی ادبی جلال‌ آل ‌احمد با مشارکت معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و مؤسسه‌ی خانه‌ی کتاب، دوم آذرماه هم‌زمان با سال‌روز تولد جلال برگزار می‌شود.

بعد از حمایت مردم از آلبوم " رندان مست " شجریان که همه برای حمایت از این هنرمند باوجدان و مردمی اوریژینال تهیه اش کردن ،طوریکه شرکت دل آواز مجبور شد بلافاصله تعداد دیگری رو تکثیر کنه و به بازار بفرسته ، حالا نوبت حمایت از این نویسندگان با عزته.

به اطرافیانمون هم بگیم و همه کتابهای" مصطفی مستور" و "قباد آذرآیین" رو خریداری کنیم .هر هنرمندی که به مردم بپیونده حمایت مردمی رو خواهد داشت.

درست برعکس جناب فرهاد جعفری که بعد از مواضع عجیب و غریبش حتی خیلیها کتاب کافه پیانو رو به نشر چشمه برگردوندن.

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 


فیری جان اول یک مساله رو بگم که من خودم رو صاحب نظر در امور و مسایل دینی نمیدونم ، این صحبتها فقط برداشتهای من هستند که بر پایه اعتقادات و نگرش من به جهان بیرون از وجودم شکل گرفتند


شما گفته بودی که "

"""یگانه جون ، این خیلی مهم است که تعریف و درک انسان از مذهب چی باشه ،کسی که برای خودش در زندگی حریمهائی را قائل میشه تا بتونه بر امیال و خواسته های خودش غلبه کنه راهها و شیوه هائی را انتخاب میکنه که نشات گرفته از دستورات مذهبی هستند و این همون اخلاق و شخصیت یک فرد را میسازه (البته فاکتورهای دیگه ای هم وجود داره که نقش کمرنگتری دارند که وجدان یکی از آنهاست" """

حریمهایی که انسانها برای خودشون میسازن در واقع همون اخلاقیات هست که خیلی از اونها بر پایه مذهب یا دین خاصی هم نیست مثال در اسلام بحث چند همسری آزاد هست حالا اگر مردی هوسباز باشه حتی اگر بسیار بسیار متدین باشه از این دستور دینی به راحتی میتونه استفاده کنه ( بحث اینکه عدالت رو رعایت کنه و این حرفها رو هم پیش نکشید چون رعایت عدالت اصلا در این مساله امکان پذیر نیست ) ، اما اگر کسی باشه که با اخلاق باشه این مساله براش غیر انسانی هست چه مسلمان باشه که اجازه داره حرمسرا تشکیل بده یا مسیحی باشه یا یهودی یا ...

در اخلاق نیک مساله غلبه کردن بر امیال نیست که مثلا اگر میل به دزدی پیدا کردی برای خودت یک حریمی رو قایل بشی که بتونی بر این میل غلبه کنی ، در اخلاقیات نیک این مساله مذموم هست و اصلا میلی به انجام دادنش نیست ،


اما دقیقا این مساله غلبه کردن بر امیال زشت در دین مطرح میشه یعنی دین یک خط رو مشخص میکنه ، این خط همون باید و نباید ها هست که برای بایدها پاداش و برای نبایدها مجازات در نظر گرفته میشه ، حالا ممکنه در بعضی موارد بتونی بر امیال غلبه کنی در این صورت در مبارزه ای که هر روز بین انسان و امیال ناپسندش هست گاها این امیال هم غالب میشن و انسان مغلوب

بسیار اشخاص رو در زندگی روزمره میبینیم که متدین نیستند ولی انسانهای شریف و درستکاری هستند و انسانهای متدینی رو میبینیم که علیرغم جای مهر روی پیشونیشون روی بشریت رو سیاه کردند. پس مساله به وجود آوردن حریم برای غلبه بر امیال رو خود انسان تعیین میکنه نه دین .


در مورد سواستفاده از دین برای رسیدن به مقاصد سودجویانه : این قضیه انسان رو خیلی به فکر میندازه که چرا در تمام طول تاریخ بشریت هر جا که دین وارد اجتماع شده به وسیله اون سواستفاده هایی صورت گرفته ، آیا این مشکلات از انسانها هست که در اون صورت باید بگیم همه انسانها در طول تاریخ مشکل داشتند و یا مشکل از قوانین دینی بوده که به دلیل نقص در بعضی قسمتهاش راه رو برای سواستفاده بازگذاشته که در این صورت باید بگیم پس آیا همه ادیان در طول تاریخ مشکل داشتند؟

در مورد کعبه و بت هم فیری جان باید اینو ببپذیریم که مهم اون چیزی هست که در کعبه و یا بت میبینی و تنها تفاوت کعبه و بتخانه این هست که از تعدد خدایان در بت پرستی به وحدانیت در خداپرستی رسیدیم که صد البته جهش فکری بسیار بزرگی میتونه باشه و یا به قول شاعر

مقصود تویی کعبه و بتخانه بهانه
پرواز با تو باید ...
گر پر شکسته در باد ...
در مورد پدافیلی هم فکر میکنید در اسلام پدافیلی نیست یا اینکه اسلام اون رو مذموم دونسته ، وقتی در اسلام گفته شده که پدری که دختر او در خانه شوهر اولین عادت ماهیانه خود رو داشته باشه سعادتمند هست (یادم نیست کجا خوندم ، میگردم اگر پیدا کردم میذارمش) حتی به مساله ازدواج با دختران نابالغ در قران هم اشاره شده و در دوران صدر اسلام دختران نه ساله رو شوهر میدادند کما اینکه الان هم در بسیاری از کشورهای اسلامی قانون این اجازه رو به افراد میده و یا قانون تمکین در امور جنسی برای زنان زندگی به روش پدافیلی نیست

پرواز با تو باید ...
گر پر شکسته در باد ...
یگانه جان من برای دفاع از اسلام پست نگذاشتم ، چون نه من کارشناس مسائل مذهبی هستم و نه اصرار دارم چیزی را ثابت کنم چون قرآن حقانیت اسلام را نشان داده و بهترین مرجع است برای همین از دین مسیحیت مثال زدم و دفاع کردم که خیلی بسته برخورد نکرده باشم اما کاملا مشخصه که مشکل تو هم مثل خیلی های دیگه با "اسلام" و قوانینشه که من در حدی نیستم که بتونم اون را رفع و یا توجیه کنم !
البته به این جمله انیشتین هم معتقدم :
تغییر وتجزیه عقیده ای که از پیش شکل گرفته باشد از شکستن اتم دشوارتر است

ببین یک چیز خیلی واضحی که در بحث های اینچنینی دیده میشه اینه که ما گذشت زمان و تکامل بشری را فراموش کردیم والا تغییر یک سری مسائل مثل تغییر سن نرمال برای ازدواج کاملا منطقیه و می بینیم که در جوامع پیشرفته خیلی از قوانین مذاهب دستخوش تغییراتی شده که به اصل آن دین خدشه ای وارد نکرده و کاملا منطبق بر شرایط روز است ! پس اگر در بین مردم 1400 سال پیش ، ازدواج در سن پائین بوده چیز عجیبی نیست با توجه به اینکه تا 100 سال پیش هم اجداد ما همین کارو می کردن و نرمال بوده اما با پیشرفت چشمگیر علم در 100 سال گذشته سن ازدواج به بالای 25 سال میرسه ! اما همجنسگرائی در یک کشور متمدن و امروزی داره تائید میشه اما مقایسه کن در کدام مناطق ازدواج در سنین پائین هنوز رسمه؟ آیا اینم فقط به خاطر دینه؟ نه !
امیدوارم با همین چند جمله منظورم را رسونده باشم،‌چند همسری ،ازدواج در سن پائین و... امروزه از فرهنگ پائین یک آدم پدید میاد ، دنیا عوض میشه ، مردم عوض میشن ، قوانین یک مذهب هم بالطبع دستخوش تغییراتی میشه که منطقی هم هست ، ولی این تغییر باید در جهت تعالی و رشد جامعه انسانی باشه نه انحطاط ، شاید یک همجنسگرا باید مثل بقیه از حق انتخاب برخوردار باشه ،‌اما نباید برای یک دین پذیرفته باشه ! چرا پس حتی لائیکها هم حاضر نیستند با خواهر یا برادر خود ازدواج کنند؟ فکر می کنید این کار ناشی از اخلاق است؟ چطور می تونه اخلاق این کار را منع کرده باشه؟! در حالی که اولین قوانینی که همچین روابطی را منفور دانستن ، ادیان بودن ، برای همین است که میگم ریشه اخلاق و منشورهای اخلاقی- انسانی ، ادیان هستند



شاید در خیلی وبلاگ ها یا سایتها و کلوب ها بحث های زیادی بر سر قوانین مذهبی و خصوصا اسلامی پیش آمده باشه که همیشه حرفهائی تکراری زده میشه و جوابها و توجیه های تکراری هم همچنین داده میشه که من می دونم از اونها اطلاع دارید و نمی خوام بگم اما رد کردن یک دین مثل اسلام اونم به بهانه هائی چون قانون چند همسری که مثل خیلی از قوانین دیگه "اجازه" این کار داده شده نه اینکه انجامش واجب باشه ، ما مشابه همین در دین مسیحیت داریم (در یکی از فرقه هاشون) که حتی سال گذشته یک آقا اهل استان خود ما(بی سی -کانادا) چهار تا زن داشت و از هر کدام چند تا بچه در حالی که این کار غیرقانونی است (که ای کاش این جور مسائل در ایران هم غیر قانونی میشد )و دستگیرش کردن اما خانمها راضی بودن و از دستگیری شوهرشون ناراحت و میگفتن شما شیاطین هستید که این کار ما را به سخره گرفتید ! یک نمونه دیگه در قلب مهد دموکراسی ؛ امریکا دستگیر شد اونم مشکل مناگومی داشت حتی اخیرا با یک دختر 15 ساله ازدواج کرده بود و بچه داشت ، اما من هیچوقت ندیدم بین مسیحی ها درگیری باشه یا بخوان دینشون را زیر انتقاد ببرن ، خودشون هم می دونستند در قرن 21 یک دیوانه این کارو میکنه ! اما متاسفانه در دین ما همیشه این نقدهای مغرضانه وجود داره و همه باید ها و نباید ها را برای چهار تا حوریه بیشتر و پاداش بیشتر و آتش جهنم کمتر می دانند ، در حالی که هیچ آدم واقعا دیندار برای بهشت و جهنم این کارو نمیکنه چون به این باور رسیده که بهشت و جهنم را انسان برای خودش در این دنیا با اعمال خودش میسازه

در مورد فلسفه حج و پاسخ به دیدگاهت از اعمال حج بهت پیشنهاد می کنم کتاب "حج" از استاد دکتر علی شریعتی را مطالعه کنی و یک چیز جالب هم بگم که شاید در بین همفکران شما حج توی ردیف بت پرستی باشه اما در بین ادیان دیگه خصوصا مسیحی ها حالت حسادت ایجاد کرده ، چیزی که من خودم هیچوقت نمی دونستم ،‌کلا با دین مسیحی زیاد آشنا نبودم اما به واسطه دوستان اینجا این دین برام با ارزشتر شد ، دوستم می گفت ، ما هم خیلی دوست داشتیم مثل مسلمانها که در یک تاریخ مشخصی دور هم در یک مکان مشخصی جمع می شوند و اعمال مشترکی را به جا میارن همچین مراسمی را داشتیم یا روزه گرفتن در یک ماه که همه با هم انجام میدن یا جهت نماز خوندن که همه به یک جهت نماز می خونند و این "وحدت" براشون خیلی قشنگه و از اینکه یک چنین چیزهائی در دینشون کم است افسوس می خورند !

اینم عکس اون آقائی که در مهد دموکراسی چهار تا زن داشت که همه هم راضی بودن :))
Image and video hosting by TinyPic
Image and video hosting by TinyPic
البته آخرش آزاد شدن به خاطر قانون "آزادی در مذهب "
¥ Doing what you like is freedom , Loving what you do is happiness ¥
من می خواستم از نیچه هم که اعتقاد داشت اخلاق پایه روابط بشری است مطالبی بگذارم که فعلا یک وروجک دارم که داره همه جا را بهم میریزه و دائم غر میزنه برم پیشش در اولین فرصت براتون میگذارم

ببخشید
الان فرصت کردم پستم را تکمیل کنم
یک مطلب راجع بهش پیدا کردم که برای کوتاه کردن بحث لینکشو میزارم ببینید نیچه در این باره چی می گفته و نتیجه تفکراتش چی بوده :
http://www.hawzah.net/Per/Magazine/fk/013/FK01301.asp
¥ Doing what you like is freedom , Loving what you do is happiness ¥
به نظر من اعتقاد به یک دین خاص کاملا یک مسئله ی شخصیه.هرکسی آزاده که به دین خاصی اعتقاد داشته باشه و یا به هیچ دینی اعتقاد نداشته باشه.اون چیزی که دین ستیزی رو بوجود میاره ، اجبار و واردشدن اون در قدرته.
هر اعتقادی وقتی صاحب قدرت میشه به بیراهه و فساد کشیده میشه.

من مثل یگانه جون معتقد به اخلاقم.تو اون تاپیک هم گفتم.وجدان عامل بازدارنده ی منه.یادمه دوره ی دانشجویی چند بار پیش اومده بود که امکان تقلب کردن تو کلاس فوق العاده فراهم بود و به جرات میتونم بگم 90 درصد بچه های کلاس این کارروکردن و تازه بعدش به من نمی گفتن چه کار درستی کردی.بلکه میگفتن چقدر ساده ای که تقلب نکردی.میبینید ؟خیلی راحت جای ارزش و ضد ارزش در جامعه ی ما عوض شده.تقلب و دروغ یک نوع زرنگی حساب میشه و خلافش سادگی.
و دلیل اینکه در جامعه ی ما دروغ عادی شده اینه که مردم از بچگی با این دروغ ها بزرگ میشن.چرا؟ چون دموکراسی وجود نداره.
در جوامع دیکتاتوری مردم باید دورو باشن.مثال میزنم براتون.تو همون بچگی بابا مامانت دارن تو خونه از یکی از سران سیاسی انتقاد میکنن اما تو کتابهای مدرسه خلافشه و تو باید وقتی تو مدرسه ازت میپرسن اون چیزی رو بگی که بهش اعتقاد نداری.همینطوری بزرگ میشی و بیشتر و بیشتر میشه.
میخوای بری سرکار باید وانمود کنی که میری نماز جمعه و به خیلی از مسائلی که معتقد نیستی اعتقاد داری.
این دورویی و دروغ رو در جامعه زیاد میکنه.
و به خاطر همینه که مردم جوامع دموکراسی صادق ترن.
خواهرم میگفت توی آلمان مردمی که از آلمان شرقی اومدن از نظر اخلاقی مشکل دارن و بخصوص دروغ زیاد میگن.
چرا اینطوره؟مگه همه آلمانی نیستن؟ چرا، ولی آلمان شرقی تا قبل از 1989 و خراب کردن دیوار برلین حکومت دیکتاتوری کمونیستی داشته.
حالا فرق نمیکنه چه دیکتاتوری مذهبی داشته باشیم و چه دیکتاتوری کمونیستی . هر ایدئولوژیی وقتی وارد حکومت میشه دیکتاتوری بوجود میاره.

فیری جون،من خودم اعتقاد محکمی به دموکراسی دارم.
از نظر من اون 4 زنی که مثال زدی ، اگر واقعا از ته دلشون و نه بخاطر مشکلات مالی ،راضی هستن مسئله ای نیست.
اما دلیل اینکه مسیحیها به این خاطر دینشون رو زیر سوال نمی برن ،بخاطر اینه که قوانین دینیشون توی قوانین حقوقی و شهروندیشون وارد نشده.
قوانین اجتماعیشون رو بر اساس نیازهای اجتماعی امروز پایه گذاری کردن و نه بر اساس 2000 سال پیش مسیح.
خودت هم گفتی که اون مرد رو دستگیر کردن اما چون همسرهاش راضی بودن آزادش کردن.این یعنی دموکراسی.

اما اینجا وقتی هنوز دیه و ارث زن نصف مرده.هنوز شهادت یک مرد برابر شهادت دو زنه.هنوز سهم زن از ارث همسرش یک هشتمه.و حتی قانون ازدواج مجدد مرد بدون اجازه ی همسر اول رو میبرن مجلس تصویب کنه .خوب اینطور میشه که قوانین دین زیر سوال میره.
واگرنه اونجا هم گفتم.خواهر خود من مذهبیه.اما دلایلش به من ربطی نداره.همونطور که دلایل اعتقادات شخصی من نه به اون و نه به هیچکس دیگه ربطی نداره.

دلیل اینکه تو جامعه ی ما حساسیت زیادی و همینطور افتراق زیادی بین مذهبیهای تند رو و بقیه بوجود اومده همین عدم رعایت دموکراسی و اجباره.

جالبه چند وقت پیش یه تاپیکی تو همین نینی سایت دیدم که خانمهای چادری توش بودن و چند نفرشون میگفتن از موقعی که چادر میگذارن توی فامیل بد بهشون نگاه میکنن ولی براشون مهم نیست.
من موافق اون بد نگاه کردن نیستم.هر کسی خودش باید پوشش رو انتخاب کنه.
اما هیچ فکر کردن با خودشون که دلیل اون بد نگاه کردنها چیه؟ یه دلیلش شاید این باشه که یک سری از همین خانمهای چادری سوار ماشین گشت عفاف میشن و به خانمهای دیگه بی احترامی میکنن.مردم از دیدن این صحنه ها دیگه حالشون بهم میخوره.برا همینه که نسبت به هر کسی که چادر سرش میگذاره موضع منفی دارن.
اما اگر هر کسی پوشش رو خودش انتخاب کنه ،و اجباری برای کسی نباشه ،احترام متقابل هم بوجود میاد.
در همین وقایع اخیر هم همینطور.من اصلا به شخص کاری ندارم.فکر کنیم اصلا آقای x که مردم انتخابش کردن از نظر مخالفینش خیلی هم بده.اما دموکراسی یعنی همین که به نظر اکثریت احترام گذاشته بشه.
بابا مردم انتخاب کردن.حالا گیرم اصلا انتخاب خوبی هم نباشه.
اگه نمیخواید دموکراسی باشه دیگه اصلا انتخابات برگزار نکنید و هرکسی رو که خواستین انتصاب کنید.
این که دیگه خیلی دوروییه.اینکه بخوایم تو دنیا بگیم ما دموکراسی داریم و بعد هر کسی رو که دلمون خواست بگذاریم و نه انتخاب مردم رو.و مردم هم که الحق با شجاعتشون خوب به تمام دنیا این دورویی رو شناسوندن.

در مورد دین هم اگر اجباری نباشه و یک مسئله ی کاملا شخصی باشه دقیقا همونطور که در مورد مسیحیت گفتی ،انتقاد هم کمتر میشه.
اما گفتی انتقاد مغرضانه.مغرضانه در صورتیه که ایرادی نباشه و کسی بخواد با سفسطه حرفش رو ثابت کنه.در صورتیکه محققینی هستن که از روی دانش و کتابهای موجود انتقادشون رو مطرح میکنن .
پاپاگنا جان ، تنها دلیلی که باعث میشه من با حکومت به اصطلاح اسلامی ایران مخالف باشم همین است که خودشون و مردم را در چارچوب دین اسیر کردن (که البته به نفع خودشون) و حاضر به اعمال تغییراتی بر طبق نیاز روز جامعه نیستند و اتفاقا همین کارشون داره به اصل دین لطمه میزنه ،‌ منم در تاپیک قبلی و در پستهای قبلیم سعی کردم پررنگ کنم که این دین نیست که باعث نابودی بشریت شده بلکه این اشتباهات سردمداران دینی است که به آن لطمه می زنه ، مثل همان مثال پذیرش همجنسگرائی در مسیحیت !

منم از طرفداران پرو پا قرص دموکراسی هستم و متاسفانه این فرهنگ بد دروغ و دوروئی و ... که در ایران و بین مردم ما وجود داره (خودم هم یکی از آنها هستم) غیر قابل انکاره و باهات موافقم :( البته بحث اصلی راجع به دین بود که من فکر می کنم همه اخلاقیات و اصول انسانی ریشه در مذهب داره و شاید شما اسم آن را "اخلاق" بگذاری چون خیلی از اصول دینی را قبول نداری و نمی خواهی محدود به فرامین دین بشی اما من اسمشو "مذهب" میگذارم و پای بقیه قوانینش هم ایستادم ، تفاوت ما همینجاست . سوالم را هم دوست داشتم جواب بدین که منع شدن روابط جنسی محارم که از دستورات دین است چطور حتی توسط بی دینها رعایت میشه و از اصول اخلاقیه؟

خداوند در قرآن می فرماید "اجباری در دین نیست" اما همیشه مسلمانان رادیکالی عرصه را برای همه مردم تنگ کردن و صدمات جبران ناپذیری به پیکره دین زدند :( و الا دموکراسی دینی فرمان خداوند است .

اما اینکه گفتم مغرضانه دلیلش همین بود که زیاد دیدم کسانی را(خصوصا در بین ایرانیها) که کلا به خاطر چند تا دستوری که چه بسا در زمان خودش سازگار با شرایط بوده سعی در نقض یک دین می کنند و ایمان به خدا و پیروی از یک مذهب را بت پرستی می دانند ، جالبتر از همه اینکه برای دموکراسی هم ظاهرا ارزش زیادی قائلند ! اما اکثر مسیحی ها به جای نقض دینشون از کنار رادیکالهاشون میگذرند و دموکراسی را در معنای واقعی نشان میدهند

به هر حال بحث من در حوزه دین است به حکومت ایران کاری ندارم که با اشتباهاتی که در 30 ساله گذشته کرده مردم را از دین گریزان کرده و من شخصا یک مسلمان میانه رو هستم و به همه ادیان و اعتقادات به هر اسمی (مذهب- اخلاق- فرقه -گرایش) احترام میگذارم و دوست و حامی انسانهائی هستم که قدم در راه پیشرفت و تعالی ارزشهای انسانی برمی دارند :)
¥ Doing what you like is freedom , Loving what you do is happiness ¥
راستی خیلی خوب شد با این تاپیک آشنا شدم ، یک بخشهائی را خوندم ، کتابهای خوبی معرفی کردین ، خیلی دوست داشتم چند تا کتاب خوب پیدا می کردم برای خوندن حتما پیشنهادات را دنبال می کنم ، بعضی از فیلمهائی که گفته بودین را دیدم و کاش زودتر با اینجا آشنا می شدم که به موقع نظر میدادم :(
¥ Doing what you like is freedom , Loving what you do is happiness ¥
در حدى که این سایت اجازه میده !!به شکل کلى و بسته نظر خودم رو میگم
فروید یعنى کسى که بنیانگذار روانکاوى هست معتقد است که " ترس" باعث پیدایش دین شده و ترسى که انسان بدوى از دنیاى ناشناخته و عوامل طبیعى داشته خدا و مفاهیم دینى رو به وجود آورده .. اما من اینجا نمیخوام بگم که آیا دین فقط زاییده افکار انسان بوده یا ...
چیزى که اینجا میخوام در موردش صحبت کنم اینه که آیا دین باعث شده انسان رشد کنه؟ آیا پشتوانه اى براى امنیت بیشتر انسان بوده؟ آیا از انسان موجود " فعال" میسازه یا بر عکس ، او رو "منفعل" میکنه؟؟؟
من فکر میکنم نوع برداشتى که از دین میشه داشت میتونه براى جو امع انسانى خیلى خطرناک باشه

دینى که مروج خرافات باشه فقط باعث ضعف انسان میشه ..

هر وقت که مذهب "حاکم" شده و به جامعه و ارکانش مسلط شده ، توتالیتر و دیکتاتور شده..تلاش برای شکل دادن یک جامعه بر اساس ایدئولوژی حاکم , نمیتونه خارج از روش هاى دیکتاتورى و توتالیتر امکان پذیر باشه

ضرب المثلی در روم باستان میگه ""مردم همان دینی را که دارند میپذیرند، فیلسوفان هیچ دینی را نمیپذیرند و سیاستمداران همه ادیان را مفید میدانند. ""


در مورد آزادى در انتخاب روش زندگى میتونم بگم خیلى اوقات چیزى هست که من هرگز انتخابش نمیکنم و روشى هست که من شخصا نمیپسندم اما این دلیل نمیشه که اگر کس دیگرى اون رو انتخاب کرد باهاش مشکلى پیدا کنم

در مورد هم ج ن س گرایى باید بگم اعتقاد من اینه که این افراد در تمام طول تاریخ مورد ظلم واقع شدن در ایران که همیشه به اقشار مختلف جامعه ظلم شده بیشتر از همه این ادمها قربانى تبعیض واقع شدن اینا در انزواى خودشون میپوسن ..از کوچکترین حقوقى بر خوردار نیستن و حتى مجبورن زندگى مخفیانه در پیش بگیرن فقط چون " تفاوت" دارن!!! در خوشبینانه ترین وضع به اونها روانکاوى و درمان پیشنهاد میشه!!!! که البته طبق تحقیقى که من انجام دادم، حتى یه مورد هم در دنیا وجود نداشته که با جلسات روانکاوى و مراجعه به روانشناس درمان شده باشه!!! خیلى از اینها حتى به ازدواج و قوانین حاکم بر جامعه تن میدن ولى چند سال بعد با مشکلات بزرگترى روبرو میشن در واقع من اینها رو یه اقلیت جنسى میدونم که مثل تمام گروه هاى دیگرى که در اقلیت هستن و البته بیشتر از همه آنها فقط سرکوب میشن و حتى وجودشون انکار میشه!!

ای واژه خجسته آزادی ... آیا به عمر من تو تولد خواهی یافت ؟...
آیا تو پا به پای فرزندانم رشد خواهی داشت ؟
سلام مری جون :)

خواستم تاکید کنم دوباره (چون توی تاپیک قبلی گفته بودم) منظور من از هموسکچوآلها ، ترانسها نیستند ، یعنی کسانی که بیماری دو جنسی دارند نیستند .
چون در ایران هم دوجنسی ها توسط بهزیستی حمایت می شوند و مشکلی ندارند تا اونجا که من می دونم !
¥ Doing what you like is freedom , Loving what you do is happiness ¥
فرى جونم منم منظورم ترنس نبود عزیزم :)
من از طیف متنوع "دگرباشان" جنسى دارم حرف میزنم
همه اونها که "گرایش" به همجنس خود دارن یا همه اونا که همجنس خود رو "گزینش "میکنن
ای واژه خجسته آزادی ... آیا به عمر من تو تولد خواهی یافت ؟...
آیا تو پا به پای فرزندانم رشد خواهی داشت ؟
2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   baransiyah7676  |  5 ساعت پیش
توسط   avaz76  |  6 ساعت پیش