2777
2789
عنوان

تبادل نظر فرهنگی هنری

173601 بازدید | 2695 پست
سلام به همة دوستان.من مدت زیادی نیست عضو این سایت شدم.تو این مدت مطالب مختلف قسمت تبادل نظر رو خوندم.درسته که اینجا بیشتر اعضاء خانمهای منتظر فرزند،خانمهای باردار و یا مادران هستند،اما من فکر می کنم مکان خوبیه که از همدیگه راجع به مسائل فرهنگی هنری هم نظر بخوایم و از نظرات همدیگه استفاده کنیم.هم برای خودمون مفیده هم برای امیدهای آیندمون.با سپاس از همراهی همگی .
سلام به بر و بچ اینجا
من اسمم زینبه.متولد 62. لیسانس مهندسی صنایع. یه پسر خوشمزه دارم که داره 2 سالش میشه.
واسه تحصیل انگلیس زندگی میکنم
چند وقتیه که بی تاپیک شدم. خیلی دلم گرفته
دنبال فیلم میگشتم که با اینجا اشنا شدم.
اول گشتم دنبال GIA که نتونستم پیدا کنم تو اینترنت
الان هم با 100 بدبختی دارم شکلات رو میبینم که عااااااااااااااااالیه
ممنون
100 بدبختی واسه اینکه هی وسطش وا میسه و رو اعصابم اتوبان زده. حالا اونجام که دخترش تو مشروب خونه 2 تا غاز برنده میشه .
به هر حال
از اشناییتون خوشوقتم
سلام زینب جان . خوشحالم که بالا خره تو این برهوته پر از خالی یکی هم به این تاپیک سرزد ... دوستان خوبه من که این تاپیک به دست اونها اداره می شد مدتی است به دلیل اتفاقات معاصر در جاهای مهمتری فعالیت خودشون رو متمرکز کردن... امیدوارم با آروم تر شدن هر چند ظاهری اوضاع بتونیم یک بار دیگه این تاپیک رو به حالت فعال برگردونیم و اجازه ندیم .... ها در صدر بمونن...
به هر حال خوش آمدی

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

سلام مامان اریا جون( اسمتون رو هنوز نمیدونم,ببخشید)
ممنون از خوش امد گوییتون
من نزدیک 3 سالی هست که تو این سایت میچرخم
بیشتر از 2 سال هم هست که تو مامان ها ی شهریور 86 جزو پایه ها بودم. یه چند ماهیه که به خاطر امتحان زبانی که اینجا داشتم نیومدم تو سایت.
حالا که اومدم میبینم همه چی عوض شده.
تاپیکمون تار عنکبوت بسته و
ادم ها حرف های عجیب غریب میزنن و
نمیدونم والا
یه چیزهایی دستگیرم شده اما بازم از این جمله هایی که شما بالا نوشتی چیزی نفهمیدم.
راستش ...


هیچی
.. ولش
بی خیال

فعلا دنبال یه پاتوق واسه خودم میگردم.

راستی فیلم شکلات بعد از 1000 مصیبت تموم شد.
واقعا زیبا بود. ممنون از اونی که معرفی کرد.
دارم دنبال gia میگردم.
2805
مامان آریا جون ممنون که حواست به اینجا بوده.

چیزای زیادی برا نوشتن دارم.اما دستم به تایپ نمی ره.دچار خستگی معروف تاریخی شدم.

اتفاقا رمان مهرجوییرو هم تازه تموم کردم .اما دوستش نداشتم.نمیدونم این تلخی درونیم رو نظرم تاثیر گذاشته یا اینکه واقعا خوب نبوده!
رمان " به خاطر یک فیلم بلند لعنتی" از نشر قطره چاپ 87

به نظرم طرز نگارشش و فضا سازیش شبیه ناتور دشت سلینجر بود،اما از نوع ایرانیش.
از بعضی از تک جمله ها خوشم اومد و بی پروا فضای کشور رو توصیف کرده بود.میگم شاید به خاطر همین بوده که برام دافعه داشته.خودت که میدونی تمام زندگی ما این اواخر این مسائله.این کتاب رو گرفتم دستم که برم تو فضای فلسفی ناب مهرجویی.اما بازم همون حرفها بود و همون حرفها.....همون حرفهایی که همه می دونیم و چاره ای براش نداریم.....

اما سرگردانی یک جوان امروزی رو طبق معمول خوب توصیف کرده بود،دقیقا مثل هامون اون زمان...

شاید اگه تو یه شرایط بهتر کتاب رو می خوندم برام دلچسب تر می بود.
میخواستم تو وبلاگم درمورد درباره الی بنویسم و اینجا هم بگذارمش.اما بعد از اینکه یه بار دیگه فیلم رو دیدم چون به نظرم باید دو سه بار دیدش تا بشه تمرکز کرد روش.اما نتونستم فعلا دوباره ببینمش.شاید با همون یه بار یه چیزایی درموردش بنویسم.حتما اینجا هم میذارم.
من خلاصه این رمان و همچنین چند نقد و گزارش ازش خوندم اما متاسفانه تا به حال متن کاملش دردسترسم نبوده..



از کتاب این مردم نازنین ـ نوشته رضا کیانیان هم تعریف می کنن/ شما خوندیش؟ من دلم می خواد بخونمش..


من هم امیدوارم بچه ها یه بار دیگه بیان. فضای نزدیک به جدی اینجا رو دوست دارم.



می دونی چیه از اولین روزی که عضو نی نی سایت شدم چند ماه گذشت تا اولین پستم رو گذاشتم اونم تو این کلوپ بود شاید اگه اینجا رو پیدا نمی کردم هنوزم پستی نذاشته بودم. واسه همینه که الان با اینکه ( بیشتر به مدد همین جا) تو کلوپ های دیگه ای هم هستم و دوست های عزیزی هم دارم اما اینجا رو خیلی دوست دارم چون برای من همیشه یاداور خاطره اون حس خوبیه که از دیدن این کلوپ پیدا کرده بودم..
واسه همین همیشه به اینجا سر می زنم . من هستم پاپاگینا جون! حتما بقیه هم هستن ..
میبینم که دوباره رجعت کردین دوستان.
بالاخره موفق شدم ارواح گویا رو ببینم خیلی خوشم اومد ازش.از بازی ناتالی پورتمن و خاویر باردم هم خیلی لذت بردم.دیگه فیلم مونیخ رو هم دیدم که تا حالا ندیده بودم ااااااااااااااااامممممممم اصلا خوشم نیومد.اه این سریال زندگی روزگار برای ادم نمیذاره پاک از فیلم دیدن افتادم.
Lilypie Pregnancy tickers
بخوانید و افسوس بخورید و حسرت بکشید و ...





وصیت نامه داریوش بزرگ هخامنشی (برادرزاده کورش بزرگ هخامنشی )

اینک من از دنیا میروم بیست وپنج کشور جزء امپراتوری ایران است. و در تمام این کشور ها پول ایران رواج دارد وایرانیان در آن کشور ها دارای احترام هستند . و مردم کشور ها در ایران نیز دارای احترام هستند.

جانشین من خشایار شا باید مثل من در حفظ این کشور ها بکوشد . وراه نگهداری این کشور ها آن است که در امور داخلی آنها مداخله نکند و مذهب وشعائر آنان را محترم بشمارد.اکنون که من از این دنیا می روم تو دوازده کرور در یک زر در خزانه سلطنتی داری و این زر یکی از ارکان قدرت تو میباشد . زیرا قدرت پادشاه فقط به شمشیر نیست بلکه به ثروت نیز هست . البته به خاطر داشته باش تو باید به این ذخیره بیفزایی نه اینکه از آن بکاهی . من نمی گویم که در مواقع ضروری از آن برداشت نکن ، زیرا قاعده این زر در خزانه آن است که هنگام ضرورت از آن برداشت کنند ، اما در اولین فرصت آنچه برداشتی به خزانه برگردان . مادرت آتوسا برمن حق دارد پس پیوسته وسایل رضایت خاطرش را فراهم کن .
ده سال است که من مشغول ساختن انبار های غله در نقاط مختلف کشور هستم و من روش ساختن این انبار ها را که از سنگ ساخته می شود وبه شکل استوانه هست در مصر آموختم و چون انبار ها پیوسته تخلیه می شود حشرات در آن بوجود نمی آیند و غله در این انبار ها چند سال می ماند بدون اینکه فاسد شود و توباید بعد از من به ساختن انبار های غله ادامه بدهی تا اینکه همواره آذوقه دو و یا سه سال کشور در آن انبار ها موجود باشد . و هر ساله بعد از اینکه غله جدید بدست آمد از غله موجود در انبار ها برای تامین کسری خواروبار از آن استفاده کن و غله جدید را بعد از اینکه بوجاری شد به انبار منتقل نما و به این ترتیب تو هرگز برای آذوغه در این مملکت دغدغه نخواهی داشت ولو دو یا سه سال پیاپی خشکسالی شود .
هرگز دوستان وندیمان خود را به کار های مملکتی نگمار و برای آنها همان مزیت دوست بودن با تو کافی است . چون اگر دوستان وندیمان خود را به کار های مملکتی بگماری و آنان به مردم ظلم کنند و استفاده نامشروع نمایند نخواهی توانست آنها را به مجازات برسانی چون با تو دوست هستند و تو ناچاری رعایت دوستی بنمایی .
کانالی که من میخواستم بین شط نیل و دریای سرخ بوجود بیاورم هنوز به اتمام نرسیده و تمام کردن این کانال از نظر بازرگانی و جنگی خیلی اهمیت دارد تو باید آن کانال را به اتمام برسانی و عوارض عبور کشتی ها از آن کانال نباید آنقدر سنگین باشد که ناخدایان کشتی ها ترجیح بدهند که از آن عبور نکنند .اکنون من سپاهی به طرف مصر فرستادم تا اینکه در این قلمرو ، نظم و امنیت برقرار کند ، ولی فرصت نکردم سپاهی به طرف یونان بفرستم و تو باید این کار را به انجام برسانی . با یک ارتش قدرتمند به یونان حمله کن و به یونانیان بفهمان که پادشاه ایران قادر است مرتکبین فجایع را تنبیه کند .
توصیه دیگر من به تو این است که هرگز دروغ گو و متملق را به خود راه نده ، چون هردوی آنها آفت سلطنت هستند و بدون ترحم دروغ گو را از خود دور نما . هرگز عمال دیوان را بر مردم مسلط نکن ، و برای اینکه عمال دیوان بر مردم مسلط نشوند ، قانون مالیات وضع کردم که تماس عمال دیوان با مردم را خیلی کم کرده است و اگر این قانون را حفظ کنی عمال حکومت با مردم زیاد تماس نخواهند داشت .
افسران وسربازان ارتش را راضی نگه دار و با آنها بدرفتاری نکن . اگر با آنها بد رفتاری کنی آنها نخواهند توانست معامله متقابل کنند . اما در میدان جنگ تلافی خواهند کرد ولو به قیمت کشته شدن خودشان باشد و تلافی آنها اینطور خواهد بود که دست روی دست می گذارند و تسلیم می شوند تا اینکه وسیله شکست خوردن تو را فراهم کنند .
امر آموزش را که من شروع کردم ادامه بده وبگذار اتباع تو بتوانند بخوانند وبنویسند تا اینکه فهم وعقل آنها بیشتر شود وهر چه فهم وعقل آنها بیشتر شود ، تو با اطمینان بیشتری میتوانی سلطنت کنی . همواره حامی کیش یزدان پرستی باش . اما هیچ قومی را مجبور نکن که از کیش تو پیروی نماید و پیوسته و همیشه به خاطر داشته باش که هرکس باید آزاد باشد و از هر کیش که میل دارد پیروی نماید .
بعد از اینکه من زندگی را بدرود گفتم . بدن من را بشوی و آنگاه کفنی را که من خود فراهم کرده ام بر من به پیچان و در تابوت سنگی قرار بده و در قبر بگذار . اما قبرم را که موجود است مسدود نکن تا هرزمانی که میتوانی وارد قبر بشوی و تابوت سنگی مرا در آنجا ببینی و بفهمی ، که من پدر تو پادشاهی مقتدربودم و بر بیست وپنج کشور سلطنت میکردم ،مردم و تو نیز مثل من خواهی مرد . زیرا سرنوشت آدمی این است که بمیرد ، خواه پادشاه بیست وپنج کشور باشد خواه یک خارکن و هیچ کس در ان جهان باقی نخواهد ماند . اگر تو هر زمان که فرصت بدست می آوری وارد قبر من بشوی و تابوت را ببینی ، غرور وخود خواهی برتو غلبه خواهد کرد ، اما وقتی مرگ خود را نزدیک دیدی ، بگو قبر مرا مسدود نمایند و وصیت کن که پسرت قبر تو را باز نگه دارد تا ینکه بتواند تابوت حاوی جسد تو را ببیند .زنهار زنهار ، هرگز هم مدعی وهم قاضی نشو اگر از کسی ادعایی داری موافقت کن یک قاضی بیطرف آن ادعا را مورد رسیدگی قرار دهد . و رای صادر نماید . زیرا کسی که مدعی است اگر قاضی هم باشد ظلم خواهد کرد .
هرگز از آباد کردن دست برندار . زیرا که اگر از آباد کردن دست برداری کشور تو رو به ویرانی خواهد گذاشت زیرا این قاعده است که وقتی کشوری آباد نمی شود به طرف ویرانی می رود . در آباد کردن ، حفر قنات و احداث جاده وشهر سازی را در درجه اول قرار بده .
عفو وسخاوت را فراموش نکن و بدان بعد از عدالت برجسته ترین صفت پادشاهان عفو است و سخاوت ، ولی عفو باید فقط موقعی بکار بیفتد که کسی نسبت به تو خطایی کرده باشد و اگر به دیگری خطایی کرده باشد و تو خطا را عفو کنی ظلم کرده ای زیرا حق دیگری را پایمال نموده ای .بیش از این چیزی نمیگویم این اظهارات را با حضور کسانی که غیر از تو در اینجا حاضر هستند ، کردم . تا اینکه بدانند قبل از مرگ من این توصیه ها را کرده ام و اینک بروید و مرا تنها بگذارید زیرا احساس میکنم مرگم نزدیک شده است .
پرواز با تو باید ...
گر پر شکسته در باد ...
2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز