خانوما لطفا ادمو مسخره یا چرتو پرت نگین چون هرکسی اینجا حرفاشو میزنه منم یکی از اونام.
من تو مجردیم با برادر شوهرم رابطه دوستی داشتیم خیلی همو دوست داشتیم نزدیک یسال شد ولی کم همو میدیدیم بعدش اون منو ولم کرد منم ازش کلی خیانت دیدم بعدش داداشش ک الان شوهرمه با من حرف زد باهم دوستایه خوبی بودیم بعدش اون خانوادشو فرستاد خاستگاریه من شوهرم میدونست اون موقع با برارد کوچیکش رابطه داشتم ولی خب میگه گذشته رفته.
بعدش الان هر وقت ک میرم خونه ی پدر شوهرم.برادر شوهرم اکثرا نگاهاش رو منه ولی باهام اصلا حرفی نمیزنه یا حتا بزور خدافظی میکنه.
یا اکثران با شوهرن دعوا کردنی میاد ک ببینه چخبر شده ولی نمیدونم چرا این کاراش اعصابمو خورد میکنه اصلا یه حسه عجییی دارم الان ۴ ساله ک ازدواج کردم ولی بازم جلو چشمامه وقتی ک میبینمش قلبم انگار دارع از جاش درمیاد حسه دوست داشتن نیس میدونم