2777
2789
عنوان

مشکلات دو بچه داشتن

| مشاهده متن کامل بحث + 10294 بازدید | 35 پست
پسر من دو سال و 5 ماهشه تا یک ماهه دیگه هم پسر دومم به دنیا میاد من که فکر نمیکنم با هم مشکلی د اشته باشن چون اختلاف سنیشون کمه.من بیشتر برا شلوغ شدن سر خودم نگرانم و سختیهای دو تا نی نی داشتن

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 


پسر منهم سه سال و دو ماهشه و تا دو ماه دیگه هم دخترم بدنیا میاد پسر منم پیش ما می خوابه و اگه خودش هم یه روزی تصمیم بگیره جدا از من بخوابه خودم دلم نمیاد جداش کنم. بنظر من دومی چون کوچکتر هست میشه داخل تخت پارک کنار تخت خودم بخوابونمش البته این چیزها همش تجربیه دیگه شاید هم وقتی نی نی اومد اوضاع یه جور دیگه بشه .
کلا بنظر من از الان نباید نگران بود و باید بدست زمان سپرد. ایشالا همگی نی نی هاتون صحیح و سالم باشن
سلام
من هم دو تا پسر دارم با اختلاف سنی هجده ماه
الان یکیشون سه سال و هشت ماهشه اون یکی دو سال و دو ماهشه
حسادت اون اوایل زیاد بود البته پسرم بیشتر روی شیر دادن کوچیکه حساس بود که اونم به خاطر زردی پسرم مجبور شدم شیر خشک بدم که مشکل حل شد روابط بچه ها مستقیما به نوع برخورد پدر و مادر و حتی پدربزرگ و مادربزرگ و اطرافیان هم بستگی داره خانومایی که هنوز دومی رو باردار هستن و نینی شون دنیا نیومده حتما حتما با اطرافیان در مورد نحوه ی برخوردشون صحبت کنین روزای اول که پسر دومم به دنیا اومده بود تا بچه بزرگه که اون موقع هجده ماهه بود گریه میکرد و بهانه میکرد مامانم زود کوچیکه رو بغل میکرد که مبادا پسرم چیزی طرفش پرت کنه یا نیافته روش و همین باعث شده بود که پسرم حساس بشه و برای جلب توجه هر وقت مامانم اون یکی رو بغل میکرد پسرم جیغ های بلند تری میکشید که این رفتار اشتباه بود و بعد از اینکه مادرم رفت خونه اشون خودم اصلاحش کردم
در مورد جدا خوابیدن بچه ها باید بگم که تا سه سالگی بچه بزرگه هر چهارتا یه جا میخوابیدیم و چون پذیرایی نورگیر هستش و یه ذره که هوا روشن میشد نور میافتاد تو صورتمون مجبور شدیم تخت خواب خودمون رو جمع کنیم و هر چهار تایی توی اتاق خودمون بخوابیم اما دیگه واقعا کلافه شده بودم شبا نمیتونستم تکون بخورم از ترس اینکه بچه کنارم خوابیده یه موقع ضربه ای بهش نزنم تا اینکه خونمون رو عوض کردیم و روز اولی که اسباب کشی کردیم اولین کاری که انجام دادیم وصل کردن و جابه جا کردن تخت بچه ها بود توی اتاق خودشون و از همون شب اول هر دوشون رو گذاشتم توی همون اتاق و هیچ اعتراضی هم نکردن البته خدارو شکر
خدایا بچه هام رو به خودت میسپرم به خوده خوده خودت
*****و حالا سورپرایزی دوباره *****

شوی یک روزه حراجی از 10 % تا 50% فقط و فقط به علت مسافرت چون هفته اینده برای اوردن کارای جدید مسافرم

این فرصت طلایی رو از دست ندهید (فقط و فقط یک روز )

زمان شو : پنج شنبه 11 خرداد از ساعت 11 تا 8 شب

مکان: سعادت اباد خیابان علامه جنوبی کوچه 34 شرقی پ 13 واحد 1 09381554314

وبلاگ رو اپ کردم با عکسای جدید http://www.niiniicenter.mihanblog.com/ یه عالمه کار دیگه هم هست که عکسشون تو وبلاگ نیست

این هم ادرس کلوپم http://www.ninisite.com/clubs/chat.asp?clubID=14559&ChatDate=9-3-1391&PageNumber=3

دوستدار همه ی شما مامان سروش (شیما)
مزون و شو دائمی لباس کودک در شهرک غرب www.soroushmezon.ir 09381554314
مرسی از همه شما مامانای عزیز.خیلی خوشحالم که اینجا مشکلمو مطرح کردم چون دیدم که من واقعا تنها نیستم و با خیال راحت میرم جلو....
ولی راستش دکترهای روانشناس اصلا این کارهارو قبول ندارن و میگن حتما بچه را باید از خودتون جدا کنین و کلی از این حرفها
به هرحال من که کارمو میکنم و مطمئنا هیچ بچه ای از محبت و آغوش پدرومادرش ضرر ندیده
فقط برای خودپدرومادر سخت تر میشه....
سلام پسر من دو سال ونه ماهش بود که دخترم دنیا اومد اول که براش کادو خریدم از طرف دخترم بعد از اطرافیان خواستم بیشتر به اون برسن تا به من بچه . به خاطر همین مامانم سعی می کرد بیشتر به اون برسه خودم هم مسکن استفاده می کردم همراه پسرم بازی می کردمممممممم کلا بهش حسادت نکردددد . برای اینکه پسرم به خواهرش حسادت نکنه از خودم جداش نکردمممم گزاشتم دخترم هم بزرگتر بشه وبتونه تنها بخوابه بعد دوتاشون جدا کنمممم که تابستونی این کارو اگه بشه می کنمممممممم
منم پسرم 2 سال و9 ماهشه منم 3 ماهه باردارم. پسرم شدیدا بمن وابسته است وپیشمون میخوابه دی ماه نینی دوم میاد نمیدونم چکار کنم اینو که نمیتونم جدا کنم خصوصا اگه بفهمه بخاطر اون دومیه.میخوام فعلا بزارم دوتاشون پیشمون باشن تا دومی رو اول جدا کنم تا اولی هم از سر غیرت یا حسادت عزم جدا بشه.نمیدونم روشم درسته.البته پسرم فعلا نمیدونه من باردارم گفتم نگم تا دنیا اومدنش.
من پسرم 9 ماهش بود توی اتاق خودش خوابوندم و الان 5 سالشه و هیچ وقت مشکل خواب نداشتیم خداروشکر

الانم دخترم 10 ماهشه و از 8 ماهگیش توی اتاق خودش میخوابونم

اینو مدیون دختر خالم هستم که سر پسرم بهم گفت که زیر یک سال جداش کنم و خیلی ازش ممنونم
اکثر بچه های فامیلمون تا 5-6 سال توی اتاق والدین میخوابن و همه ناراضین
چو شقایق از دل سنگ برآ...
من پسرم 9 ماهش بود توی اتاق خودش خوابوندم و الان 5 سالشه و هیچ وقت مشکل خواب نداشتیم خداروشکر

الانم دخترم 10 ماهشه و از 8 ماهگیش توی اتاق خودش میخوابونم

اینو مدیون دختر خالم هستم که سر پسرم بهم گفت که زیر یک سال جداش کنم و خیلی ازش ممنونم
اکثر بچه های فامیلمون تا 5-6 سال توی اتاق والدین میخوابن و همه ناراضین
چو شقایق از دل سنگ برآ...
2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز