خدانکنه
دردش خیلی زیاد نیس میخنده و ...
اون روز چهارشنبه از ۵ رفتم مدرسه تا ۷ ...
رسیدم خونه مامانم داشت با تلفن صحبت میکرد که میگف الان چطوره بهتره و ... گفتم سلام حسین گاو گفتم ابجی فلانی افتاده از رو تاب با صورت بینیش شکسته ورمم کرده از جا هم در رفته
ببین یعنیا نمیره با این حرف زدنش بیشعور نذاشت سلام کامل از دهانم در بیاد