خیلی ازخودم گزشتم توی شهرغریب یه دختر۶ماهه دارم شوهرم صبح تاشب سره کاره .......
جدیدا دیگه تحملشوندارم کارهای بدخودش وخانوادش مدام جلورومه زندگیمون خیلی سردشده انگاردشمن منه واونم این حسوبهم داره ها از پنهون کاریایی ک میکنه میفهمم ازش پول بخوام انگاری چه کارغیرممکنی میخوام برام بکنه اصلا پول نمیده ....درصورتی ک پنهونی هی پوله ک میریزه ب حساب مامانش و.....
اصلا میدونید چیه؟چون ازکارهای پنهونیش سردرمیارم و دیگه تاب و تحمل جنگ و دعواندارم میریزم توخودم شکستم نابود شدم چقدر یه مردمیتونه پست باشه و باخانوادش براخانومش فیلم بچینه؟توخونه ای ک من ب لباس زیراحتیاج دارم شوهرم هی پوله ک میزنه ب حساب اونا اشکارا صداتم دربیادمیگه من ندارم مامانمه خوشم میادو .........انقدر مشکل زیاده ک ادم دلش نمیخواد حلشون کنه😭
