من خودم کارمندم 28 سالمه نه ساله رفتم سرکار و این نه سال هر ماه بخشی از حقوقمو دادم به مادرم همیشه برای خانواده م مثل نوکر بودم خیلی احترامشونو نگه میدارم یه خواهر دارم شش سال از من کوچیکتره اصلا مثل پسرا رفتار میکنه همش بخورو بخابه شبا تا صبح بیداره صبا تا شب خابه شده نصف شب دلش کباب خواسته مادرم یواشکی رفته براش خریده من خیلی مستقلم و اصلا برای خانواده م دردسری ندارم اما کافیه با این خاهر 22 سالم سر یه موضوع کوچیک که حتی حق با من باشه یه بحث کوچولو بکنیم مادرم حتی جلو شوهرم منو میشوره و اصلا برام ارزش قائل نیست هیچوقت نمیبخشمش
چندفرزندی ینی همین دیگه
تک فرزندم
چطور از ۱۹ سالگی کارمند شدی؟
چقد امشب مادرا فرق میذارن😐
خواهرت مشکل خاصی تو زندگیش نداره؟
مثل بیماری یا اتفاق بدی افتاده باشه واسش خدای نکرده؟
شاید توجه بیشتر مامانت بخاطر ترحم و رعایت حال خواهرته
به دل نگیر
مادر منوببینی چی میگی واضح فرق میزاره خیلی....منکه راضی نیستم ته دلم...
بارها جلو شوهرم گفته که برای خواهر کوچیکم میمیره و حتی هزار برابر من دوسش داره بچه ی آخرم نیست و چندتا پشت سرش اومدن همیشه میگه تا اون سرشو نزاره رو سینم خوابم نمیبره میگه هرچند بداخلاق هست ام جونم در میره براش خوب بگو بی انصاف بزار توی دل خودت باشه چرا هی به زبون میاری
باز خدا رو شکر کن کارمندی من شرایط شما رو دارم خودمم خانه دارم
عزیزم همه مادرا معمولا طرف ته تغاری رو می گیرن غصه نخوریه چیزطبیعه😑
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
33 ثانیه پیش
35 ثانیه پیش
35 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز