چطوری به همسری گفتین که باردار هستین؟

عزیزم من باردارم

مرسی عزیز دلمممممممم

انشاءالله عزیزم ب مراد دلت برسه

مبارک باشه ب سلامتی و دل خوش

سلام بچه ها یه سایت پیدا کردم که یه عالمه قصه صوتی و داستان و شعر برای بچه ها داره.

تازه یه قسمت ویدیو آموزشی هم داره که کاردستی و عروسک و اینا یاد میده

لینکشو میذارم این پایین

سایت سرزمین عروسک

من یه کیک کوچولو خریدم گذاشتم رو میز ،از قبل چنتا وسایل و کفش و جوراب نی نی خریده بودم اونارو چیدم دورش و یه ریسه هم کشیدم دورشون تو یه پاکت نوشتم بابایی من دارم میام مواظب مامانی باش ، شب که شوهرم اومد فیلم گرفتم ازش از در اومد تو و یهو گفت چه خبره ؟! بعد رفت میزو نگاه کرد و بهش گفتم نامه رو بخون اونم خوند و یهو گفت جدیییی؟ بعد پرید بغلم کرد و شکممو بوس کرد

هستید بچه ها

من اینقد ناامیدش کرده بودم که کیست دارم و پرولاکتینم بالاست و نازایی چقد زیاد شده🙄 و عقب انداختن های مداوم ، فکر میکردیم باید روی دوسال اقدام فکر کنیم

شب قبلش بعد ۳ روز تاخیر بهش گفتم بیبی چک بگیر با موز (گلاب به روتون بیرون روی شدید گرفته بودم 😂)

اونم اخرشب با خرید میوه و پیتزا و بی بی چک اومد

منم گفتم فردا استفادش میکنم

فرداش بیدار شدم زدم مثبت شد خودم یه ربع هنگ بودم

گفتم بذار شب بهش بگم بعد دیدم میخوام برم بیرون گفتم بی خیال بهش میگم

قبلا چند دست لباس بچه خریده بودیم همین جوری

یکیش که خودش انتخاب کرده بود رو گذاشتم توی پاکت کادو با بیبیچک و یه دست خط که بابایی من دارم میام پیشت(اینقدم بد خط نوشته بودم که نگو)

از خواب بیدار شد گفت بیبیچک چی شد؟😐

گفتم منفی بود 🙂

گفت راس میگی؟

اره 🙂

رفت توی دستشویی اومد بیزون گفت سطل اشغالو دیدم چرا نیستش؟😐

گفتم گذاشتم فردا استفاده کنم که دقیق تر بشه الان زوده

گفت ابروی من دیشب رفت با پیتزا رفتم بی بی چک خریدم که غر نزنی سرم استفاده نکردی 😒

خلاصه صبحانشو خورد اماده شد بره سرکار با دوربین رفتم و گفتم کادو برات گرفتم 😄

سر جمع فیلمم ۳ دقیقه است اولش باورش نشد گفت بی بی چکت مال یکی دیگست

یکم بغض کرد

خوشحال شد

بغلم کرد

تبریک گفت

ریلکس رفت سرکار 😂😂😂😂

عزیزم آزمایشم مثبت شد الانم ۱۳هفتمه

خداروشکر

سلام به همه مامانا و همه اونایی که مثل خودم منتظرن. از اول این تاپیکو خوندم. خندیدم، گریه کردم، غصه خوردم، چند ماهه منتظرم. دعام کنین منم مامان بشم و بیام خاطره سورپرایز کردن همسرمو بگم. خدایا حاجت همه منتظرا رو بده. 

سلام ؛

۱۳ ماه منتظر بودیم و من حسابی نا امید بودم ...

پرولاکتینم بالا بود پلی کیستیک بودم و پریودام نامنظم هر ماه با کلی امید و آرزو منتظر میموندم ولی آخرش پری میومد هر چند شوهرم میگفت بچه واسم اصلا مهم نیست ولی میدونستم چقد دلش نی نی میخواد ... 

هر ماه حسابی به علایمم حساس بودم ولی واقعی نبودن 

تا اینکه اون ماه کاملا علایم پریود داشتم و درد نوک سینه که هیچوقت نداشتم خودمو کاملا به بیخیالی زده بودم ۳ روزم از پری گذشته بود ولی فک میکردم مثل همیشس تا اینکه همونروز برای اینکه از استرس رها بشم بی بی چک گذاشتم و سریعا دو خط خیلی پررنگ شد بدنم میلرزید و اصلا باورم نمیشد همش قدم میزدم و با خودم حرف میزدم،  تصمیم گرفتم شب که رفتم بیمارستان سرکار آزمایش بدم و همسرمو سورپرایز کنم اما انقد هیجان داشتم تا عصر تحمل کردم ولی دیگه نتونستم به همسرم گفتم همین الان بخوای یه خبر خوب ازم بشنوی دوس داری چی باشه، اونم اذیت میکرد و با خنده میگفت حقوقا رو ریختن ؟! هر چی میگفتم اهههه بگو دیگه زیر بار نمیرفت اون چیزی که میخوامو بگه تا اینکه بی بی چکو نشونش دادم خوشحالیو میشد تو چشاش دید ولی میگفت زیاد دل نبند یا بی بیچک خراب بوده یا هم انقضاش گذشته تا اینکه عصر رفتیم آز دادیم و مثبت بود خییییییییلی حس خوبی بود و واسه هردومون یه سورپرایز عالی 

خیلی ممنون عزیزم انشالله خدا قسمت همه بکنه