منم ازون مزخرفام که گند مریضی رو در میارم. انقدر بد مریضیم که حد نداره. با بی حسی بارداری که من رو به موت بودم. انقدر از درد گردن گریه کردم که حد نداره. انژیوکتو که نگید که چاقو بکنن تو شکمم ازون برام بهتر نباشه برابره دردش. جای سرم انقدر درد داره ها انگار دارن دستمو از کتف قطع میکنن که خیلییییی عذاب اوره. از سرم زدن وحششششت دارم به این خاطر.
جای یه زخم کوچولوی خیلییی ساده هم مدت هااااااا طول میکشه خوب شه. واسه همین ....
بخاطر تمام اینا میدونم بعد عمل روزای سختی در پیش خواهم داشت 😭😭😭😭