2777
2789
عنوان

جراحی بینی 3

| مشاهده متن کامل بحث + 5015562 بازدید | 66529 پست

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



سلام. یه دفعه چقدر عکس و عملی شهناز جون مبارکه خوشگله صبا جون مبارکه قوس هم داری،،از روبرو عکس نمیزاری؟؟ مانلی وبقیه دوستان تبریک میگم
لیست عملیهای بینی و دکترهای ان صفحه 967 با اجازه عطیه جان
manellyجان من یکشنبه گذشته عمل کردم پس شما دوشنبه بودی. بدترین قسمت ماجرای عمل بینی من کشیدن بخیه هام بود که کلی زیر دست دکتر گریه کردم و دکتر همش در حال عذرخواهی بود بیچاره. انشالا بینی شما هم در نهایت همونی بشه که مدنظرت بوده عزیزم.
الهی به من آن ده که آن به.
حسنا جون جوابتو دادم عزیزم .آمیتیس جان درباره روز عملم پرسیده بودی من خودم خواستم عمل اول باشم از کرج رفتیم صبح اونجا یکم استرس داشتم آخه من ترسوام مذیرش شدیم فرمها رو پر کردیم بعد رفتیم طبقه بالا لباس عمل بهم دادن و یه قرص آرام بخش .قرص رو که خوردم یه ربع بعد خودم شجاع شدم و با پای خودم رفتم اتاق عمل .می خواستم قبل بیهوشی دکترم رو دوباره ببینم ولی نشد گفتند دکتر اسم و توضیحات شما رو داره می دونه چی ازش تواسته بودی ولی قبل بیهوشی چند لحظه اومد بالای سرم فقط پرسیدم دکتر نکنه من وسط عمل بهوش بیام خندید و گفت مگه آرام بخش نخوردی
بعد دیگه بیهوشم کردند حدود 3 ساعت توی اتاق همل بودم وقتی بهوش اومدم توی اتاقم بودم شوهرم هم پیشم بود درد نداشتم خیلی فقط چشام تار می دید سرمم که تموم شد یه آمپول ضد ورم بهم دادن کمپرس سرد هم مرتب شوهرم می زاشت رو چشام حالم خیلی خوب بود اصرار کردم بریم .کارهای ترخیص انجام شد ساعت 5 کرج بودیم خونه
کیمیا جون طبیعیه که بترسی،من خودم قبل از عمل از این گریه های بی صدا و آروم هست میکردم.ولی بعد دکتر اومد پیشم کلی بهم آرامش داد یعنی واقعا دکتر خوب و مهربون بود.دکتر با 2 جمله تونست منو آروم کنه اما مامانم با 1هفته حرف زدن نتونسته بود....دکتر میگفت دخترم من اینجام نگران هیچ چیز نباش(یکی نبود بگه چون شما اینجایی می ترسم اگر جای شما مامانم بود که نمی ترسیدم...)
دکتر فتح سامی / 3مرداد
سپیده جان شاید باورت نشه ولی من اصلا اصلا بخیه رو نفهمیدم اصلا درد نداشت دکتر بسیار با حوصله در آورد به من گفته بودن به اندازه مو کندن درد داره ولی اصلا درد نداشت اثلا متوجه کشیدنش نشدم
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز