سولماز من فردا بالاخره خودم میرم حموم راحت میشم بعدش میرم مطب گپمو باز کنه . آخه میدونی من صورتم درشته واسه همینم ترسیدم زیاد کوچیکش کنه . حتی قبل عملم ازم پرسید چجوری میخوای مثل بز نگاهش کردم موندم چی بگم فقط اصرار داشتم به صورتم بیاد . همش میرم جلو آینه انگار دماغ خودمه . بغضم میگیره میترسم به مامانم اینا بگم . همش میترسم عید برم اینور اونور فامیلای فوضول و مزخرف هی بگن چرا گنده س یا چرا فرقی نکرده ؟؟!! اگه توو رووم هم نگن پشت سرم میگن منم روو حرف اینو اوون خیای حساسم زود رووم تاثیر میزاره ... دکتر گفت پوستت ضخیمه ورمات دیر میره انقد چایی سبز خوردم سرگیجه دارم میترسم میگم نکنه کوچیکش نکرده ؟؟
واااای خدایااااا کمکم کن
دلم میخواد زار زار گریه کنم ......