در صورت نیاز هر گونه سوال خود را با آیدی تلگگگرام:manip30 در میان بگذارید
پست دوم مربوط یه قوانین تاپیک
پست سوم مربوط به اطلاعات تاپیک هست
با تشکر از همراهیتون
manip30
صفحه ی اول تاپیکو حتما حتما بخونید
بابت تمام پیامهایی که داده بودین و نشد پاسخ بدم معذرت میخوام
telegam ID:manip30
اگر کسی سوالی داشت به آیدیم پیام بده اینجا یه کم دیر به دیر میام
موفق باشید
دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳
از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباسهای خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!
به نظرم دکتر باستانی از همه بهتر باشه تو اینایی که اینستاشونو نگاه کردم البته برای ترمیمی
من پیش باستان نڙاد وقت ویزیت دارم برای،دی ماه ینی،شش ماه دیگه.ترمیمی ام هستم. نمیدونم میگن ولی خوبه .کسی راهنمایی هست بکنه یا پیشش عمل کرده باشه ؟؟؟
و خدایی که در تمام دل آشوبی هایمان در میان تمام هست ها ونیستهایمان، در میان تمام فراز ها وفرودهایمان دستمان را گرم می فشرد وما حس میکنیم چه عمقی دارد حضور مهربانش وما چه مخلوق با ارزشی هستیم که سرمای دلمان در تنگا تنگ نا امیدی ها وتاریکی ها، در نبودها ونشدن ها، در غارت حس عمیق امنیت، به کور سویی از امید چنگ می زند و چون کودکی بی تاب از اغوش مادر، بی درنگ آرام میگیرد ومن هر روز با خویش تکرار میکنم: من خدایی دارم فراسوی تصوراتم که مرا به آغوش مهربانش عاشقانه میفشرد وچه زیباست حس مبهم دوست داشته شدن در میان تمام دلشکستن ها.
بچه ها من خیلی نگرانم الان شونزده روزه عمل کردم ولی روی بینیم صاف نیست من اصلا دردم واسه عمل قوز روی بینیم بود ولی هنوز هست ، دکترم میگه ورمه ، ولی مگه استخوون ورم داره
خیلی ناراحتم
و اون موقع کفتم رضایتم از عمل هفتاد درصده ولی الان میتونم بگم زیر چهل درصده
اره خیلی دیر نوبت داد.حالا اگه واقعا خوب باشه می ارزه هین همه صبر کردن .مشکلم اینه که مطمعن نیستم ارزش این همه زمان رو داره یانه.از دوستان که تجربه عمل با باستان نڗاد رو دارن خواهش میکنم کمک کنن
و خدایی که در تمام دل آشوبی هایمان در میان تمام هست ها ونیستهایمان، در میان تمام فراز ها وفرودهایمان دستمان را گرم می فشرد وما حس میکنیم چه عمقی دارد حضور مهربانش وما چه مخلوق با ارزشی هستیم که سرمای دلمان در تنگا تنگ نا امیدی ها وتاریکی ها، در نبودها ونشدن ها، در غارت حس عمیق امنیت، به کور سویی از امید چنگ می زند و چون کودکی بی تاب از اغوش مادر، بی درنگ آرام میگیرد ومن هر روز با خویش تکرار میکنم: من خدایی دارم فراسوی تصوراتم که مرا به آغوش مهربانش عاشقانه میفشرد وچه زیباست حس مبهم دوست داشته شدن در میان تمام دلشکستن ها.