2777
2789
فدات شیرین جون.ممنونم خانومی.قبول باشه.....
من سرعتم خیلی پایینه همش میرم بیرون... خودتون مجلس رو بچرخونین...
دستانم خالیست ؛ امّا دلم تا بخــواهی پــر است از هوای کسی که بـــاید باشد امــــا نـیســت... اللّــهـمّ عـجّــل لـولـیّــک الـفـرج...

بسم الله:
گفت بابا:
عمه کلافه از شب و بیداری من است
اینجا مخل خواب همه زاری من است(مثل مادرت زهرا بابا از گریه هاش همسایه ها نمیتونستن بخوابن)
این رد چوب دست یزید است بر لبت
یا اینکه چوب خط بدهکاری من است
همه ی دلخوشی رقیه همین بود.گفت بابا:
گفتم که میرسی و بغل میکنی مرا(برعکس شد)
پس سینه ات کجاست که بهداری من است؟؟
گفت بابا اگه دندونای تورو شکستن دندونات شیری نبود اما من...
فدای سرت
راستی هرجا خواستن منو بزنن میگفتم اگه عموم عباس بود
خدایا برسان آن صالحی را که وعده کرده ای و به ظهور مبارکش شاد فرما دل شریفش را ((السلام علیک یا ابا الصالح المهدی ادرکنی)))

یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و کاملاً رایگان با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون دردهایی در زانو، گردن یا کمر دارید یاحتی ناهنجاری هایی مثل گودی کمر و  پای ضربدری دارید قبل از هر کاری با زدن روی این لینک یه نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص دریافت کنید.

نگاش به سمت آسمون ستاره هارو میشمرد

خسته میشد بلند میشد زخمهای پارو میشمرد

یکی دو تا و هفت تا زخم دستی رو پاهاش میکشید زخمهای پا تموم میشد زخم های دستاشو میدید

به ماه آسمون میگفت شمع شبستون منی

یاد عمو بخیر که تو مثل عموجون منی راستی تو از تو آسمون ببین بابای من کجاست

بهش بگو که دخترش ساکن تو خرابه هاست

بهش بگو دختری که شونه به موهاش میزدی جون به لبش رسیده و تو از سفر نیومدی

من را ببخش ا اگر که لکــ لکـــنت زبان گرفتم

ا اخر شــــــ شکسته دستی دنـــ دندان شیری ام را
دستانم خالیست ؛ امّا دلم تا بخــواهی پــر است از هوای کسی که بـــاید باشد امــــا نـیســت... اللّــهـمّ عـجّــل لـولـیّــک الـفـرج...

کاروان....احترام.....عزت.....طفل سه ساله با برادر...
ظهر عاشورا....قتلگاه...سم اسب.....دیدگان طفل سه ساله
خیمه سوخته....پایه پر ابله...خار مغیلان......صورت طفل سه ساله
کاروان.....نیزه....پناه عمه جان....سنگ زدن پدر....گریه طفل سه ساله
شام...مجلس شراب....سر پدر......خیزران.....اشک طفل سه ساله
خرابه......غربت...یتیمی....دختر ارباب.....گریه.... پدری بر(..)...مردن طفل سه ساله
یا صاحب الزمان عفو بفرما
خدایا برسان آن صالحی را که وعده کرده ای و به ظهور مبارکش شاد فرما دل شریفش را ((السلام علیک یا ابا الصالح المهدی ادرکنی)))
2803

چت روم | قالب وبلاگ

استخدام

گالری عکس

دریافت همین آهنگ

خدایا برسان آن صالحی را که وعده کرده ای و به ظهور مبارکش شاد فرما دل شریفش را ((السلام علیک یا ابا الصالح المهدی ادرکنی)))

گرفت چاره ی من را، ولی تو غصه نخور
و گوشواره ی من را...ولی تو غصه نخور
چقدر مسخره کردند دختران شام
لباس پاره ی من را...! ولی تو غصه نخور...
خدایا برسان آن صالحی را که وعده کرده ای و به ظهور مبارکش شاد فرما دل شریفش را ((السلام علیک یا ابا الصالح المهدی ادرکنی)))

چه داغی برجگر بگذاشتی زجـر
عجب دست زمختی داشتی زجـر
که هرکس دید گلبرگ رخم را
به طعنه گفت که گل کاشتی زجـر
خدایا برسان آن صالحی را که وعده کرده ای و به ظهور مبارکش شاد فرما دل شریفش را ((السلام علیک یا ابا الصالح المهدی ادرکنی)))


عمه در چشم تو پیداست و من * خواب در چشم تو زیباست و من

در میان همه چون مادر تو * خواهرت ام ابیهاست و من

دیدم آن شب که ز ره جا ماندم * مادرم فاطمه تنهاست و من

خواب رفتم به روی دامن او * خواب دیدم سر باباست و من

وقتی از خواب پریدم دیدم * سیلی و دشمن و صحراست و من

بعد از آن شب همه جا تاریک است * شب و روزم شب یلداست و من

چون عمو روی پر از خون دارم * ماه پر خون تو سقاست و من

چشم خود باز نگه دار دمی * عمه در چشم تو پیداست و من



سایه ات از سر من رفت که رفت * سر تو از بر من رفت که رفت

در جوابم که عمو کو گفتی * همه لشکر من رفت که رفت

لاله گون لاله گوشم شده و * هدیه اکبر من رفت که رفت

تکه خیمه شده چادر من * در عوض معجر من رفت که رفت
دستانم خالیست ؛ امّا دلم تا بخــواهی پــر است از هوای کسی که بـــاید باشد امــــا نـیســت... اللّــهـمّ عـجّــل لـولـیّــک الـفـرج...
2804


تو آسمونایی پیش خدایی بابا

تو این خرابه دنبالم میایی بابا

کجا بگردم دنبالت کجایی بابا

خسته زخمی و اسیرم * مثل عمه پیر پیرم

درمونی نداره دردم * دارم میمیرم

داره موهام یواش یواش شبیه مادرت سفید میشه

بیا که داره از همه رقیه ناامید میشه



یه عالمه راه اومدم با پای خسته

زمین میخوردم بابا جون با دست بسته

بس که سرت زخمی شده دلم شکسته

زنجیر و غل و اسارت * ما و این همه جسارت

دل تنگم برا مدینه * بریم زیارت

چشای نیمه باز تو داره رقیه تو عذاب میده

تا من میگم بابا سرت به دخترت جواب میده



عمه کنار من شب ها چشم انتظاره

سر منو روی پای خودش میذاره

اونم مثل من از بابا خبر نداره

اون زخمی که تو گلومه * زخم رو سر عمومه

امشب تا سحر بابا جون * کارم تمومه

نمیخواد این بدن کفن نمیخواد این غبارو پاک کنی

باید شبیه مادرت منو شبونه خاک کنی
دستانم خالیست ؛ امّا دلم تا بخــواهی پــر است از هوای کسی که بـــاید باشد امــــا نـیســت... اللّــهـمّ عـجّــل لـولـیّــک الـفـرج...
ﺧﻮرﺷـﯿﺪ ﺣﺮﯾﻢ ﺳﺒﺰ زﻫﺮاﺳﺖ، رقیه

آرام دل و ﻗﺮار ﺟﺎن هاﺳﺖ، رقیه

از ﺑﯿﺶ و ﮐﻢ زﻣﺎﻧﻪ ﻣﺎ را ﻏﻢ ﻧﯿﺴﺖ

ﺗﺎ ﯾﺎور ﺟﺎن ﺧﺴـﺘﻪ ی ﻣﺎﺳﺖ، رقیه

«ربّ هَب لی من لدنک ذُرِیهً طیبهً اِنّک سمیعُ الدعاء، ربّ لا تَذَرنی فرداً و أنت خیرُ الوارثین».
2805

بابا خبرداری که من بیمار بودم ؟
اصلاً خبرداری کمی تب دار بودم ؟
از درد بازوی شکسته هر شبم را
دور خرابه گشتم و بیدار بودم
وقتی برای چند قدم کودکانه
محتاج یاری سرِ دیوار بودم
اول که دوری از تو و دوم صبوری
از اولش از این سفر بیزار بودم
دور از تو و چشم عمو عباس بابا
از صبح امروز تا غروب بازار بودم
از این همه زحمت که من دادم به عمه
دیگر خودم فهمیده ام سربار بودم
خدایا برسان آن صالحی را که وعده کرده ای و به ظهور مبارکش شاد فرما دل شریفش را ((السلام علیک یا ابا الصالح المهدی ادرکنی)))
2801
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز