2777
2789

خواستم یه چیزی رو با شما در میون بذارم چند هفته‌ایه که رژیم گرفتم و با اپلیکیشن "زیره" شروع کردم. واقعاً نتیجه‌گرفتن باهاش خیلی راحت‌تر از چیزی بود که فکر می‌کردم! 🥑💪

بدون گرسنگی و بدون اینکه غذاهای مورد علاقه‌ام رو حذف کنم، پیش میره. لازمم نیست برای همسرم و بچه ها غذای جدا درست کنم.

فکر می‌کنم این‌طور که دارم پیش میرم، آخر سال با افتخار می‌تونم تیک "لاغری" رو بزنم! 😄

من که شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن 🎉اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

"حکایت زیان تقلید"

یکی از صوفیان مسافر شبی به خانقاهی رسید، فورا خر سواری خود را به طویله برد و در آخور بست و مقداری آب و علف به او داد و خود وارد مجلس صوفیان شد.

صوفیی در خانقاه از ره رسید
مرکب خود برد و در آخور کشید

صوفیان فقیر که روزها گرسنگی خورده بودند و هیچ چیز در خانقاه نبود که بفروشند و با آن نان و خورشی سازند، از ناچاری خر صوفی را بردند و فروختند و با پولش طعام های رنگارنگ تهیه کردند و خوردند و از شادی به پا خواستند و سماع گرمی کردند، صوفی مسافر هم جذب آن مجلس شادمانه شد و به سماع ایستاد؛ ابتدا با ذکرهای اصلی خانقاه سماع می کردند ولی در آخر کار :

چون سماع آمد ز اول تا کران
مطرب آغازید یک ضرب ِگران
خر برفت و خر برفت آغاز کرد
زین حرارت جمله را انباز کرد
زین خراره، پای کوبان تا سحر
کف زنان، خر رفت و خر رفت ای پسر د
از ره تقلید آن صوفی همین
خر برفت آغاز کرد اندر حنین

این صوفی ِمسافر بی خبر از همه جا، بنا به تقلید دیگران می گفت: خر برفت و خر برفت د
بامداد فرا رسید؛ صوفی به طویله رفت، ولی از خرش خبری نبود. پنداشت که خادم خر را بیرون برده تا آبش دهد، منتظر ماند تا خادم آمد، ولی خر همراه او نبود. درباره ی خرش پرسید.
خادم گفت: چرا خودت را به نادانی می زنی، از ریش سفید خودت خجالت نمی کشی ؟
صوفی گفت: من خر را به تو سپرده ام.
خادم پاسخ داد: من چه کنم، صوفیان حمله آوردند و خر را بردند و من از بیم جان نتوانستم جلوی آنها را بگیرم.صوفی گفت: چرا به من خبر ندادی که من مانع شوم و یا حداقل پول آن را به طور سرانه از آنها باز گیرم. حالا که همه رفته اند چه خاکی بر سر کنم د

گفت: والله آمدم من بارها
تا تو را واقف کنم زین کارها
تو همی گفتی که خر رفت ای پسر
از همه گویندگان با ذوق تر
باز می گشتم که او خود واقف است
زین قضا راضی است مردی عارف است
گفت: آن را جمله می گفتند خوش
مر مرا هم ذوق آمد گفتمش
مر مرا تقلیدشان بر باد داد
که دو سد لعت بر این تقلید باد
خاصه تقلید چنان بی حاصلان
خشم ابراهیم بر، با آفلان

تقلید، ولو علم تقلیدی، انسان را از کمال به نقص می برد؛ چنانکه در ابیات پسین می گوید:

گرچه عقلت سوی بالا می پرد
مرغ تقلیدت به پستی می چرد
علم تقلیدی وبال جان ماست
عاریه است و ما نشسته کان ماست
منظورم همین بود مامان پویا ... واقعا از دست کارای تکراری و تقلیدی که همه مردم دارن از رو دست هم انجام میدن و بیشتر اوقات به خاطر عقب نموندن هزینه های مادی و معنوی گزافی رو به خودشون و خانواده و زندگیشون تحمیل می کنن حرص می خورم حرفایی که میزینیم تقلیده مدل حرف زدن تقلیده لباسمون تقلیده اسم گذاشتن رو بچه هامون تقلیده اداب زندگیمون تقلیده مزاسم ومهمونیامون تقلید .... وسیله میخریم برای خونه انقدر که نه دیگه تو کمدا جاهست نه تو اشپزخونه نصفشم استفاده نمیشه و اصلا واقعا از اولشم نمی دونستیم اصلا ما تو زندگیمون به اون وسیله احتیاج داریم یا نه فقط چون فک و فامیل و دوست و اشنا داشتن ماهم می خریم خوب شاید واقعا یه وسیله به کار یکی میاد واقعا ازش استفاده میکنه اما به کار من نمیاد...واقعا هیچکس برای خودشو متناسب وضع و حال خودش زندگی نمی کنه همه برای دیده شدن برای عقب نموندن از هم دارن می دون و معلوم نیست پایان این دو ماراتن کجاس...... امروز یه تاپیکی دیدم که مخم واقعا سوت کشید و یاد این بیت افتادم... نخواستم همونجا بنویسم چون به صاحب تاپیک بر میخورد و همچنین خواستم نه فقط راجع به موضوع اون تاپیک بلکه راجع به همه چیز باشه.... واقعا طرز تفکر اون خانوم تو اون تاپیک واینکه یه کار قطعا قطعا مضر و غیر عقلانی رو فقط به خاطر تقلید میخواست انجام بده می گم فقط به خاطر تقلید چون انجام اون مساله هیچ دلیل عاقلانه دیگه ای نداره
ممنون اقای ماه نو... منم کامل نیستم خودمم ممکنه گاهی ازین اشتباهات بکنم اما حداقل سعی میکنم حواسمو جمع کنم و خودم برای زندگیم فکر کنم واین مساله رو مدام کم کنم تو زندگیم و واقعا میبینم که تونستم تا حدودی بینشمو عوض کنم....
سلام شیرین جون.پس کسی که ازدواج میکنه چی؟اونم شامل حرف شماست؟؟بطور مثال اگه یه دختری مثل من یه چیزیو الان تو جهازش کم بذاره همه واسش حرف در میارن
خیلی خوش شانسو خوش اقبالم خداوندا شکرت
ممنون شیرین جان از تاپیک جالبت چه بسا ما زندگی مون رو از روی تقلید بر خودمون ودیگران زهر می کنیم.ولی اصلا با حرف اقای ماه نو موافق نیستم
وقتی که تو امدی به دنیا عریان جمعی به تو خندان و توبودی گریان
کاری بکن ای دوست که وقت رفتن جمعی به توگریان وتوباشی خندان
بیشتر ببینید
ممنون شیرین جان از تاپیک جالبت چه بسا ما زندگی مون رو از روی تقلید بر خودمون ودیگران زهر می کنیم.ولی اصلا با حرف اقای ماه نو موافق نیستم
وقتی که تو امدی به دنیا عریان جمعی به تو خندان و توبودی گریان
کاری بکن ای دوست که وقت رفتن جمعی به توگریان وتوباشی خندان
بیشتر ببینید
ارسال نظر شما


نظر خود را وارد نمایید ...

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792