این چند روزه دارم برای کنکورم میخونم.
خیلی هم خوب میخونم و میرم جلو و همه چیم اوکی شد یادتونه (فعلا وقت ازادمه که اینجام هااا چون دیگه به شدت پوکیدمااا امشب تا ۳ بیدارم که بقیشو تموم کنم) خلاصه درصدمو و دستامو همه چیمو میخونم پشت کنکوریم اعصابمم خورده، بایدم قبول بشم امسال، هدفمم دندونپزشکیه، یکی از پسرای فامیلمون این وسط ببخشید دسته خر شده برام😭من الان باید چه غلطی بکنم؟؟ فکر کنید با رفیقم (البته همچینم رفیق نیستیم فقط شمارمو داشت دختره) از اون با خواهش تمنا گرفته واتساپمو پیدا کرده امشب پیام داده. که ای منو میخواد و فلان و ازین حرفا
من الان فکر و تمام تمرکزم حوریه که فقط تماااام تمرکزمو گذاشتم رو درسم ولی میاد به ذهنم اعصابم بهم میریزه، از طرفی فامیله نمیشه بهش چیزیم گفت، به مامانم دیگه از آخر گفتم میگه عیب نداره بزار فلان کنه بل کنه کار پیدا کنه چی کنه.. اون موقع اومد بعد فکر میکنی (چون دوسش دارن) من بدم نمیادا ازش ولی خب خوشمم نمیاد خدایی اونم الان؟؟؟؟؟ دارم درس میخونم زد رید به حالم😑 خییییلی اعصابم خرابه دست خودم نیس، فشار خانوادم از یه طرف، کنکورم از یه طرف، پشت کنکوری هم هستم، مشاورمم خودش پسره به اون اومدم گفتم میگه ولش کن تو محلش نزار ولی خب دارم میخونم تو فکرم میاد. هی با خودم میگه یعنی اگه قبول نشمو از آخرش قرار باشه زن این بشم چی!!!
شما باشید چیکار میکنید؟ البته حالا ریا نمیکنما ولی شاید خودم یکی دیگه رو دوست داشته باشم که خودشم نمیدونه. ولی این وسط این یکی رو مخم رفته نه میخندم نه سبک بازی درمیارم ولی از رو نمیره من موندم چیکار کنم؟ آخه چیزیم بگی فامیله.
دوست داشتم الان اون دیگه ای که تو فکرمه رو کاش میدونست که دیگه ولم میکرد دست از سرم برمیداشت.. ولی اگه بگمم باز میترسم تو کل فامیل پر کنه که فلانی رو فلانی کراش زده و ...
حقیقتا بخدا اصلا یه درصد به خاطر پول و قیافه و اینا نیس اصلا نمیدونم چرا با اخلاقش حال نمیکنم مامانم میگه شاید بعداً نظرم عوض بشه هیشکی ایندشو نمیدونه (ولی همینو نمیاد بگه شاید من دکتر بشم😐💔) همش توجه مامان بابامو جلب میکنه. الان شما جای من باشید چه گلی به سر میگیرید؟😭