از چی میترسی؟مردم هجده سالگی خوابگاه میرن ترس نداره برو خانوادتو ببین
حالا شما میترسی اونا چرا نمیان؟
منم این تجربه رو تو شهر غریب دلشتم حتی خودکشی کردم ولی گزشت ایشالا تووهم برگردی با شوهرت به شهرت
کاش منم شهر غریب بودم
حداقل میتونستم برم خانوادمو ببینم
برو سرکار یا برو کلاس ارایشگری یا هرچی دوست داری مثلا ناخون کاری درامدم داشته باشی بعدم از تنهایی و کسالت در میای هر چی غر ب شوهرت نزنی بهتر میاد سمتت
انتخاب خودت بوده . و با این علم که میری شهر دور بله دادی
پس اگه مشکل دیگه ای نداری بچه بازی درنیار
باید تا میتونی سر خودتو گرم کنی
این دلیل موجهی برای طلاق نیس عزیزم
بالاخره هر شهری امکانات و جذابیت خودشو داره، کدوم شهری؟
چطور اینقدر راحت به طلاق فکر میکنین من ۵ ساله ازدواج کردم اسمش میاد حالم بد میشه خب برو مشاوره
تو ک عرضه نداری تا خونه مادرت بری یه شهر دیگه با ده ساعت راه اصلا بیست ساعت راه .نمیتونی بگی مردم رفتن خارج پیشرفت کردن خب مردم عرضه دارن تا وقتی انقد بی عرضه ای اوضاعت همینه.ناراحت نشو قصد توهین ندارم فقط واقعیت و گفتم
ترکش کن تا یکم درک و انسانیت بفهمه
به فرضم طلاق بگیری چندماه بری خونه پدرت بعدش چی وقتی خونه پدرت خوش میگذشت چرا ازدواج کردی
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
16 ثانیه پیش
17 ثانیه پیش
17 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز