2777
2789
در مورد زایمانمم بگم واقعا خوشحالم که سزارین شدم. من این چندروز که میرفتم بیرون هر خانمی رو میدیدم که طبیعی زایمان کرده بود داغون بود. خدا از دکترا نگذره که به زور مریضو وادار به طبیعی میکنن. خیلی ناراحت کننده بود. خانمه بعد از 4 روز نمیتونست بشینه رو صندلی گفت درد دارم بسته بسته راه میرفت بیچاره...

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

بی حسی بودم. خیلی ام زود سرپا شدم. فردای عمل خوب خوب بودم. فقط بیخوابی اذیتم میکرد. و یکم افسردگی گرفته بودم اونم مال خستگی بیمارستان بود و بی خوابی. میزفتم جای شلوغ حالت تهوع و سرگیجه میگرفتم و میزدم زیر گریه... بعدم که جوجم زردی گرفت و تو دستگاه بود بیشتر گریه میکردم. اما با حمایتای شوهرم خیلی خوبم خدارو شکر.
من اجازه ندادم دکترم معاینه لگنم کنه گفتم طبیعی نمیخوام دکتر. فشارمم بالاست چیزیمون شد مسوولیتش با شماست😈 دیگه خیلی شیک و مجلسی نامه ی سز رو نوشت😆ولی خداییش بیمارستان کاری نداشت که چرا تشخیص دکتر سزارینه... تو مدارکم نوشته بود تشخیص سزارین. علت و چیز دیگه ای نبود😕
بابا تو یزد خیلی سخت میگیرن دکتر منم ترسو هستش طبق سونو هفته ٣٥ من نی نی م پوزیشنش برا طبیعی مناسب نیست و عرضیه میتونه با استناد به همون نامه سز بده ولی میگه نه ٣٨ هفته هم برو اگه نچرخیده باشه اون موقع نامه سز میدم 😐😐
اره خیلی 😁😁 شوهرم همیشه میگه ماها رو افتاب یزد سیاه کرده گفتم شما تا ٧ جدتون سبزس اونوقت افتاب سیاتون کرده 😂😂 اخه میگم نی نی به تو بره سیاه میشه خدا کنه به ما بره نه شما 😁😁
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز