سلام.......
ضحی جون خواهشا اینجا رو بخون و بعد برو ..دارم با بغضی که گلوم رو فشار می ده برات می نویسم ..ما رو هم اونجا یاد کن ..هر کی رفت مکه من ازش خواستم مارو فراموش نکنه...از خدا بخواد شایانم زودتر خوب بشه ..از خدا بخواد ما رو هم بخواد که بیایم با مامانم اونجا ..از خدا بخوا آرامش به خونه مامانم برگرده
ولی جوابی نشنیدم ..حالا تو هم از خدا اینها رو برامون بخواه ...شاید با صدای شما خدا دلش برای مابسوزه ..شاید خدا ما رو هم جز بنده هاش حساب کنه
ضحی جون خواهشا اینجا رو بخون و بعد برو ..دارم با بغضی که گلوم رو فشار می ده برات می نویسم ..ما رو هم اونجا یاد کن ..هر کی رفت مکه من ازش خواستم مارو فراموش نکنه...از خدا بخواد شایانم زودتر خوب بشه ..از خدا بخواد ما رو هم بخواد که بیایم با مامانم اونجا ..از خدا بخوا آرامش به خونه مامانم برگرده
ولی جوابی نشنیدم ..حالا تو هم از خدا اینها رو برامون بخواه ...شاید با صدای شما خدا دلش برای مابسوزه ..شاید خدا ما رو هم جز بنده هاش حساب کنه
اینترنتم تهشه به پت پت افتاده تهرونیا چی میگن ؟؟؟!!!! :)
با سمی جونم اومدم چاق سلامتی کنم پرت شدم بیرون بچه ها دارم با گذشته حال میکنم هستین یک عکس براتون بزارم ...... دیدمش خیلی بغضم اومد میگم چرا
با سمی جونم اومدم چاق سلامتی کنم پرت شدم بیرون بچه ها دارم با گذشته حال میکنم هستین یک عکس براتون بزارم ...... دیدمش خیلی بغضم اومد میگم چرا
اینترنتم تهشه به پت پت افتاده تهرونیا چی میگن ؟؟؟!!!! :)
با سمی جونم اومدم چاق سلامتی کنم پرت شدم بیرون بچه ها دارم با گذشته حال میکنم هستین یک عکس براتون بزارم ...... دیدمش خیلی بغضم اومد میگم چرا
با سمی جونم اومدم چاق سلامتی کنم پرت شدم بیرون بچه ها دارم با گذشته حال میکنم هستین یک عکس براتون بزارم ...... دیدمش خیلی بغضم اومد میگم چرا
سمیه ................... عزیزم ... خدا حتما حتما صداتو تا حالا شنیده ... از حکمتی که پشت همه ی این قضایاست خبر نداریم ولی ما ! .... دلم به درد اومد برات ... وقتی می گی آرامش به خونه ی مامانم برگرده ... خودش بغض داره .. حتی اگر نمی نوشتی که با بغض گلوت داری اینا رو می نویسی .. عزیزم .. خدایا ................ هوای همه مهربونا روداشته باش .. سمیه مهربونترین مادریه که من تا حالا دیدم ..... (جدی می گم / شیر دادن تو به شایان فقط یه کوچولو از مهربونیاته .. بقیه شو ... نمی گم ) .... و همین طور بهترین و مهربون ترین فرزند هم هستی برای مادرت ..................
سمیههههههه دلت نگیره دوستم ... ضحی که حتمی یادش میمونه
منم تو طواف کعبه خودم برات دعا میکنم
شایان هم هیچیش نیست
باز دل نازک شدی ؟؟؟؟؟؟
به چیزهای خوب فکر کن ........... خوب
نارحت میشم نارحتی ............... بوس
تو آروم باشی همه چی آروم میشه .....
منم تو طواف کعبه خودم برات دعا میکنم
شایان هم هیچیش نیست
باز دل نازک شدی ؟؟؟؟؟؟
به چیزهای خوب فکر کن ........... خوب
نارحت میشم نارحتی ............... بوس
تو آروم باشی همه چی آروم میشه .....
بگو پرستو .................
من خودم مستعد .............. پست النازی / پست سمیه / طلا و مس و حقیقتایی که توی جامعه هست و .... منو کشت . تو هم تیر خلاص و بزن ......... برم پی کارم دیگه ..والا !
بدو ....
سمیه .................. بگو که الان خوبی ... عزیزم ...
من خودم مستعد .............. پست النازی / پست سمیه / طلا و مس و حقیقتایی که توی جامعه هست و .... منو کشت . تو هم تیر خلاص و بزن ......... برم پی کارم دیگه ..والا !
بدو ....
سمیه .................. بگو که الان خوبی ... عزیزم ...
سمیه، عزیز دلم، نبینم دلت بگیره. نبینم بغض کنی. :*
مطمئن باش خدا همیشه حواسش بهت هست. مطمئن باش که همیشه صدات رو می شنوه.
گاهی که دلم میگیره با خودم فکر میکنم، خدا حتی اون بنده هایی که فراموشش کرده ن رو هم به حال خودشون رها نکرده، اونوقت مگه میشه صدای منی که صداش میکنم رو نشنوه؟! نمیشه... می دونم.
یه چیزی بگم؟! از همین الان، هنوز نرفته، یه چیزی رو مطمئنم، بیشتر از هرکسی، به یاد شما... همه دوستای خوبم تو اینجا، خواهم بود. همه شما یه قسمت مهمی از هر روز زندگیم هستین. :*
مطمئن باش خدا همیشه حواسش بهت هست. مطمئن باش که همیشه صدات رو می شنوه.
گاهی که دلم میگیره با خودم فکر میکنم، خدا حتی اون بنده هایی که فراموشش کرده ن رو هم به حال خودشون رها نکرده، اونوقت مگه میشه صدای منی که صداش میکنم رو نشنوه؟! نمیشه... می دونم.
یه چیزی بگم؟! از همین الان، هنوز نرفته، یه چیزی رو مطمئنم، بیشتر از هرکسی، به یاد شما... همه دوستای خوبم تو اینجا، خواهم بود. همه شما یه قسمت مهمی از هر روز زندگیم هستین. :*
مانلی بیخیال ببخشید ......
فکر کنم میخوام .... بشم......
مهم نبود
............ ای بابا
اولین بار که به آراد شیر دادم گذاشتنش رو تخت و این عکس و گرفتن .... 2 دقیقه بعد بچم بالا آورد شدید و وحشتناک دیگه تا یک هفته نتونستم بغلش کنم .. رفت تو دستگاه
فکر کنم میخوام .... بشم......
مهم نبود
............ ای بابا
اولین بار که به آراد شیر دادم گذاشتنش رو تخت و این عکس و گرفتن .... 2 دقیقه بعد بچم بالا آورد شدید و وحشتناک دیگه تا یک هفته نتونستم بغلش کنم .. رفت تو دستگاه
مهم عکسشه که خیلی خوشگله ........... نه ............. مهم الانه که تو بغلمه
اونقدر بودو بودو میخوره که من استفراغم میگیره
عاشقشمممممممم
اونقدر بودو بودو میخوره که من استفراغم میگیره
عاشقشمممممممم
مهم عکسشه که خیلی خوشگله ........... نه ............. مهم الانه که تو بغلمه
اونقدر بودو بودو میخوره که من استفراغم میگیره
عاشقشمممممممم
اونقدر بودو بودو میخوره که من استفراغم میگیره
عاشقشمممممممم
سمیه جون از خدا میخوام که به همه آرزوهای قشنگت که من حس میکنم خیلی خیلی بهت نزدیکن برسی عزیزم شایان گلمو ببوس.
وااااااااااااااااای قربون این آراد برم که انقدر مظلومه چقدر دلم برای روزای بیمارستان و اون هیاهوی زایمان تنگ شده دو سال پیش همچین ماهی وااااااااای چه دلشوره غریبی داشتم خیلی خوب بود
وااااااااااااااااای قربون این آراد برم که انقدر مظلومه چقدر دلم برای روزای بیمارستان و اون هیاهوی زایمان تنگ شده دو سال پیش همچین ماهی وااااااااای چه دلشوره غریبی داشتم خیلی خوب بود
پرستو ................................................................... همون که خودت می دونی !!! آخه چی بگم به تو .. این خاطره عالی بود که .. من همچین یه نیمه نصفه شوخی و جدی بود حرفم .. دلگیر نشدی که ؟؟؟ خیلی زیباست عکسش و من کشته مرده ی اون "یزد" هستم که اسم مادر بچه رو روی پیشونیشون می نویسن !!!! یعنی آخر پیشرفت و دقت و ... (چشمک) ... قبلا هم دیده بودم !!!!! خیلی ناز خوابیده ............ خدا برات نگهش داره .
راستی می گم نمی شه یه بارم که تو از زیاد بودو بودو خوردن آراد استفراغ کردی .. بری تو دستگاه ! یه هفته بعد بیای بیرون ؟؟؟؟؟؟(چشمک) !!!!! ولی اون پتوی آبیش منو یاد نوزادیای مهنا انداخت .. سبز مغز پسته ایشو داشت
سمی ............... آره یادته ؟ من اسفند 88 رو خیلی دوست داشتم ! خیلی ........... انتظارش شیرین بود و
روزاش زود تموم می شد آدم کیف می کرد ............
راستی می گم نمی شه یه بارم که تو از زیاد بودو بودو خوردن آراد استفراغ کردی .. بری تو دستگاه ! یه هفته بعد بیای بیرون ؟؟؟؟؟؟(چشمک) !!!!! ولی اون پتوی آبیش منو یاد نوزادیای مهنا انداخت .. سبز مغز پسته ایشو داشت
سمی ............... آره یادته ؟ من اسفند 88 رو خیلی دوست داشتم ! خیلی ........... انتظارش شیرین بود و
روزاش زود تموم می شد آدم کیف می کرد ............
پرستو اینجا آوا !!!! چقدر شبیه خودته ............................. مخصوصا لب و دهنش .. جانم /
سلام....
الان رسیدم.
پرستو..........ته عشق را تو کلمه خانوم خانوما فهمیدم به قرعان:-P
در ضمن چه باحاله آراد.....تا حالا ندیده بودم اسم رو پیشونی بچه بنویسند!!!!
شیرینننننننننننننننننننن........دعوا چرا !!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟شب منتظر خبرای خوبم،انشاله.
ضحییی....من را یادت بمونه.
الان رسیدم.
پرستو..........ته عشق را تو کلمه خانوم خانوما فهمیدم به قرعان:-P
در ضمن چه باحاله آراد.....تا حالا ندیده بودم اسم رو پیشونی بچه بنویسند!!!!
شیرینننننننننننننننننننن........دعوا چرا !!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟شب منتظر خبرای خوبم،انشاله.
ضحییی....من را یادت بمونه.
شیرین.....
تو بیا خبر خوبت را بده شیرین بانو......ما میخونیم
تو بیا خبر خوبت را بده شیرین بانو......ما میخونیم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز