دوستم از طریق فضای مجازی یکی از چ.ت روم ها آشنا شد با یه پسری که ده سال از خودش بزرگتر بود زمان گذشتو آشناییشون بیشتر شد از همون اولم جفتشونم عهد بستن که از مجازی بیان بیرون از طریق گوشی در ارتباط باشن از مجازی اومدن بیرون و فقط با گوشی پیام و زنگ میزدن بهم حتا واتساپشونم پاک کرده بودن پسره تحصیل کرده بود و یه شهرستان تقریبن کوچیک زندگی میکرد و دوستم شهر بزرگ هستش به دوستم از همون اول پیشنهاد داد که اگه کارم جور بشه استخدام بانک بشم فرداش بهم رسیدیم خلاصه گذشت و گذشت سه سال شد که پسره هر چی آزمون میداد قبول نمیشد بانک رو خیلی هم همو دوس داشتن و وابسته هم بودن ولی گاهی پسره چرت و پرت بهش میگفت و دوستم ناراحت میشد وقتی هم دوستم کات میکرد پسره روزی صدبار بهش پیام زنگ میزد منو ول نکن بی تو نمیتونم